دانستنی ها
از این که سایت ما را انتخاب کردید متشکریم

 

 

 

خرس قهوه‌ای نوعی خرس بزرگ است که در بسیاری از مناطق آمریکای شمالی و شمال اورآسیا پراکنده است. وزن این گونه از ۷۰ تا ۷۸۰ کیلوگرم متغیر است و بزرگ‌ترین زیرگونهٔ آن خرس کودیاک در قامتی هم‌اندازهٔ خرس قطبی با وی بر سر عنوان بزرگ‌ترین گونهٔ خرس و بزرگ‌ترین حیوان شکارچی روی زمین رقابت می‌کند.

با آن که قلمرو زیست خرس قهوه‌ای کاهش یافته و در بسیاری از مناطق منقرض شده‌است ولی همچنان در فهرست کمترین نگرانی آی‌یوسی‌ان باقی مانده و با جمعیت تقریبی ۲۰۰ هزار رأس خطر انقراض وی را تهدید نمی‌کند. بیشترین شمار خرس قهوه‌ای به ترتیب در روسیه، آمریکا (بیشتر در آلاسکا)، کانادا، منطقهٔ کارپات (به‌ویژه رومانی) و فنلاند، جائی‌که حیوان ملی این کشور نامیده می‌شود، سکونت دارند.

 

 



           
پنج شنبه 20 مهر 1387برچسب:, :: 10:29
حسین و رضا

اَنار (نام علمی: Punica granatum) یکی از میوه‌های درختی است که دانه‌هایی قرمز رنگ دارد.

 ارزش غذایی

یک عدد انار ۴۰ درصد نیاز روزانه شخص به ویتامین سی را تامین میکند. همچنین انار منبعی غنی از اسید فولیک و آنتی آکسیدان است. بر اساس تحقیقی كه در دانشگاه تربیت مدرس بر روی محتوای آنتوسیانینهای انار ایران انجام گرفت مشخص شد كه این میوه حاوی مقادیر قابل توجهی از این تركیبات می باشد. خاصیت آنتی اكسیدانی انار در ارتباط با تركیبات فنولیك است كه آنتوسیانین ها در این دسته قرا ر می گیرند

 متفرقه

"جاودانان" یا گارد جاویدان که سربازان برگزیده ایران باستان نیزه هایی به شکل انار داشتند. در قرآن نام این میوه سه بار برده شده است.

رنگی که به این میوه تشبیه شده رنگ اناری نام دارد.



           
چهار شنبه 19 مهر 1387برچسب:, :: 18:3
حسین و رضا
 

زیتونها (نام علمی: Olea europaea) شامل تقریباً 20 گونه درختان کوچک از خانواده Oleaceae بوده و در جهان کهن از حوزه دریای مدیترانه، شمال افریقا، جنوب شرقی آسیا، شمال تا جنوب چین، اسکاتلند و شرق استرالیا پراکندگی گسترده‌ای داشته اند. آنها همیشه سبز بوده و دارای برگهایی کوچک و یکپارچه هستند که روبروی هم قرار گرفته اند. میوه این گیاه یک شفت می‌‌باشد.

معروف‌ترین گونه شناخته شده این گیاه زیتون اروپایی نام دارد Olea europaea که از دوران باستان برای تهیه روغن زیتون و نیز برای خوردن خود میوه آن کاربرد داشته است (که در حالت طبیعی تلخ است که باید در معرض تخمیر طبیعی قرار گیرد و یا به منظور قابل خوردن نمودن، آن را در آب نمک بخوابانند).

 

زیتون وحشی به شکل درخت کوچک یا بوته‌هایی با رشد هرزه و تیغدار است که دارای برگهایی دوک مانند وتیز، رنگ سبزمایل به خاکستری در قسمت بالا می‌‌باشد، زیتون وحشی جوان در قسمت پایین سفید رنگ و دارای پولکهایی مایل به سفید است ؛ گلهای سفید کوچکی دارد که کاسه و جام گلها دارای چهار درز کاسه گل، دو پرچم و کلاله شکافته می‌‌باشد این گلها به تدریج به شکل خوشه‌هایی که ازبغل برگها ظاهر می‌‌شوند بر روی چوبهای سالهای آخر می‌‌روید ؛ شفت (میوه) در گیاه وحشی کوچک و دارای غلافی گوشتداراست این غلاف که تعیین کننده ارزش اقتصادی میوه می‌‌باشد در نوع وحشی نسبتاً نازک است. انواع کشت شده خصوصیات متفاوتی دارند اما فشرده تر، حاصلخیزتر و بی خار است.

منطقه‌ای بومی و مسلم در سوریه و قسمت‌های ساحلی آسیای میانه، فراوانی آن دریونان ومجمع الجزایر آن و کنایات فراوانی که توسط شعرای قدیمی در مورد آن بکار رفته نشان می‌‌دهد که زیتون بومی این نواحی بوده است اما در نواحی دورافتاده از مشرق زمین زیتون کشت نشده و کم و بیش به شکل نوع ابتدایی خود بازگشته است. این مسئله نشان دهنده مزیتی ویژه برای خاکهای آهکی و تمایل به نسیم دریایی است، درحالیکه شکوه و جلال خاصی بر روی سراشیبی‌های آهکی و پرتگاههایی که بیشتر سواحل شبه جزیره یونان و جزایر کنار آن را تشکیل می‌‌دهند ایجاد شده است.

از دیدگاه پرورش دهندگان مدرن، تنوع زیتون‌های شناخته شده بسیارزیاد است. فقط در ایتالیا حداقل 300 گونه وجود دارد اما تعداد کمی از آنها تاحد زیادی رشد می‌‌کنند.گونه‌های اصلی ایتالیا 'Leccino', 'Frantoio'و 'Carolea' هستند.هیچکدام از آنها را نمی‌توان با توصیفات باستانی همانند دانست، اگرچه بعید نیست بعضی از گونه‌های نازک برگ که بیش از همه مورد توجه می‌‌باشند از تبار Licinian معروف باشند.درختان پهن برگ اسپانیا میوه‌های درشت می‌‌دهند اما غلاف آنها طعمی نسبتاً تلخ تر دارد و کیفیت روغن آنها نامرغوب تر است.این زیتونهای اسپانیایی است که معمولاً پس ازسوراخ سوراخ شدن و پر شدن پرورده شده وپس از خواباندن در آب نمک تازه خورده می‌‌شوند(با فلفل ترشی، پیاز ترشی یا سایر چاشنی ها).

درختان زیتون حتی زمانیکه بدون هرس رشد آزادانه دارند دارای رشد بسیار آهسته‌ای هستند اما هنگامیکه امکان رشد طبیعی را در طول چند سال پیدا می‌کنند گاهی اوقات قطر تنه آنها به میزان چشمگیری افزایش می‌‌یابد. De Candolle محیطی بیش از 10 متر (33 پا) را به ثبت رسانده که احتمال می‌‌رود عمرآن به چند قرن برسد. قدمت بعضی از درختان زیتون ایتالیا را به اولین سالهای امپراتوری یا حتی روزهای جمهوری روم نسبت می‌‌دهند؛ اما همیشه سن چنین درختان باستانی در زمان رشد مورد تردید قرارمی گیرد و شناسایی آنها با توصیفات قدیمی هنوز دشوارتر است.درختان تحت پرورش به ندرت به ارتفاع بیش از 15 متر می‌‌رسند (50 فوت) و معمولاً در فرانسه و ایتالیا به‌وسیله هرس کردن‌های زیاد به ابعادی بسیار محدود ترمنحصر می‌‌شوند .چوب آن که به رنگ زرد یا قهوه‌ای مایل به سبز روشن است اغلب با ته رنگ تیره تری رگه دار شده است و بسیار سخت و متراکم می‌‌باشد چوب آن برای قفسه سازان و خراطان تزئینی بسیار با ارزش است.


درخت زیتون از راههای مختلفی تکثیر می‌‌شود اما معمولاً روش قلمه زدن یا خوابانیدن شاخه ارجح می‌‌باشند ؛ این درخت در خاکهای مساعد به آسانی درخت بید ریشه می‌‌کند و زمانیکه قطع می‌‌شوند مکنده‌ها رااز ریشه جدا می‌‌کند.شاخه‌های مختلف این درخت را به اندازه‌های چند اینچی برش می‌‌دهند و بصورت نسبتاً عمیقی در زمینهای کود داده شده که می‌‌کارند ؛ قطعات کوچک‌تررا گاهی اوقات بطور افقی داخل شیارهای کم عمقی قرار می‌‌دهند که اگر با چند اینچ خاک پوشیده شوند به سرعت جوامهایی شبسه مکنده روی آنها ظاهر می‌‌شود.

در یونان و جزایر آن پیوند زدن درختان اهلی با انواع وحشی عملی متداول می‌‌باشد. در ایتالیا جوانه‌های جنینی که برجستگی‌های کوچکی را روی شاخه بوجود می‌‌آورند را به دقت جدا کرده و زیر خاک می‌‌کارند (که درآنجا می‌‌توانند رشد کنند) این جوانه‌های جنینی خیلی زود جوانه‌های قوی تری را تشکیل می‌‌دهند. بعضی اوقات شاخه‌های بزرگ‌تر را می‌‌برند و با این کار شاخه‌های جوانی بدست می‌‌آید.همچنین گاهی مواقع زیتون از دانه رشد می‌کنند، غلافهای روغنی رابه منظور تسریع در رشد ابتدا در آب گرم یا در محلولهای قلیایی خیس نموده ونرم می‌‌کنند.

در مشرق زمین کشاورزان به درختان زیتون توجه زیادی نمی‌کنند و شاخه‌ها بی آنکه به‌وسیله چاقوهای هرس کاری کوتاه شوند آزادانه رشد می‌کنند ؛ با این همه در دوران خشکسالی طولانی برای حفظ محصول باید آب لازم را تأمین کرد این بی توجهی به کشت زیتون موجب می‌‌شود تا درختان در فواصل سه یا چهار سال محصول باردار بدهند بنابراین اگرچه رشد وحشی از نظر ایجاد منظره زیبا مورد توجه است این کار در زمینهای مناسب و اقتصادی توصیه نمی‌شود. در نواحی مانند Languedoc و Provence که در کشت این میوه دقت زیادی می‌‌شود آنها را در ردیفهایی با فواصل معین می‌‌کارند که این فاصله‌ها بر حسب گونه زیتون متفاوت است. درختان هرس شده و شاخه‌هایی که در سال گذشته دارای شکوفه بودند حفظ می‌‌شوند و به منظور چیدن آسان میوه‌ها نوک درخت را کوتاه نگه می‌‌دارند، هدف هرس کنندگان ایجاد شکلی گنبدی یا گرد برای درخت است.

گاهی اوقات فضای بین درختان را کود یا مواد نیتروژنی دیگری می‌‌ریزند ؛ در فرانسه استفاده از کهنه‌های مندرس پشمی برای این کار مورد توجه قرار دارد.گاهاً محصولات سالانه متنوعی در این ردیفها کشت می‌‌شوند، درکالابریا حتی گندم را با این روش می‌‌کارند اما درختانی که در طول سال فاقد برداشت دوباره هستند برای این کار مناسب تر می‌‌باشند. اخیراً گونه‌ای درخت کوتاه و پربار با میوه‌های سبز در مناطق خاصی مخصوصاً در آمریکا مورد توجه قرار گرفته که گفته می‌‌شود در این کشور یک محصول دو یا سه فصل بعد از کاشت تولید می‌‌شود. انواع معمولی قبل ازگذشت پنج تا هفت سال از کاشتن قلمه‌ها درزمینهای زیتون برای پرورش دهندگان سودمند نخواهند بود.

جدای خساراتی که بر اثر آب و هوا یا آفات آلی به زیتون وارد می‌‌شود این میوه حتی در پرورشهای بسیار دقیق هم در خطر می‌‌باشد و درختان پرورش نیافته بزرگی که در ایتالیا و اسپانیا دیده می‌‌شوند، میزان درآمد خاصی را که موسسات برای پرورش دهندگان نسبت می‌‌دهند حاصل نمی‌کنند. این درختان پیر اغلب محصول فراوان دارند اما به ندرت در دوسال متوالی این اتفاق می‌‌افتد و در بسیاری از موارد در ششمین یا هفتمین فصل می‌‌توان انتظاریک برداشت پربار را داشت.

زمانیکه این میوه می‌‌رسد پرورش دهندگان دقیق، آن را با دست چیده و جهت انتقال به کارخانه درون پارچه یا سبدهایی می‌‌گذارند اما در بسیاری از نواحی اسپانیا و یونان و بخصوص در آسیا زیتون‌ها را با استفاده از اشیاء بلند یا با تکان دادن شاخه‌ها می‌‌چینند یا حتی اجازه می‌‌دهند تا آنها بطور طبیعی روی زمین بیفتند تا وقتیکه مالکان به راحتی اجازه جمع آوری آنها را بدهند ؛ بیشترین علت نامرغوبی روغن زیتون مربوط به بی دقتی مالکان درختها می‌‌باشد. برداشت این محصول در جنوب اروپا در ماههای زمستان انجام شده و تا چند هفته ادامه می‌‌یابد ؛ اما این زمان درهرکشورو نیز با هر فصل و نوع برداشت متفاوت می‌‌شود.

مقدار روغن موجود در زیتون بیشتربه نوع میوه بستگی دارد ؛ معمولاً پیرابر گیاه از 60 تا 70 درصد محصول می‌‌دهد. دردوران باستان پرورش دهندگان زیتون معتقد بودند اگر این گیاه را به فاصله بیش از چند لیگ از دریا بکارند، گیاه موفقی نخواهد بود(تئوفراستوس طولی حداقل حدود 55500 متر را معین می‌‌کند) اما تجربیات جدید این نظر را تایید نمی‌کند و اگرچه ساحل مزیتی دارد اما زیتون مدتهای طولانی در نواحی بسیار دوری داخل کشورها کاشته شده است. ظاهراً خاکهای دارای کلسیم اگرچه خشک و ضعیف باشد برای رشد سلامت این گیاه بسیار مناسب است اگرچه این گیاه درصورت زهکشی خوب در هرنوع خاک سبک و حتی در خاکهای رسی پرورش می‌‌یابد اما همانگونه که پلینی اظهار می‌‌کند این گیاه در خاکهای غنی بیشتر مستعد بیماری است.

دربرخی سالها زیتون در معرض حمله آفات گوناگونی است. یک عامل قارچی در چند فصل پربار تمام درخت را فراگرفته و خسارت شدیدی را به باغ وارد می‌‌کند. گونـــه‌ای از گوییزه‌ها به نام Pseudomonas savastanoi pv. Savastanoi به شکل غده در شاخه‌ها رشد می‌‌کند و کرمهای پلک بالی از گلها و برگها تغذیه می‌کنند درحالیکه خسارت اصلی براثر حشراتی است که به میوه حمله می‌‌کنند.در فرانسه و شمال و مرکز ایتالیا درختان زیتون گاهی اوقات از سرما رنج می‌‌برند ؛ در اوایل قرن هجدهم بسیاری از درختان براثر سرمای بسیار شدید و غیر عادی کنده شده و بر زمین افتادند.بادهای شدید و بارهای مداوم در خلال فصل برداشت نیز موجب آزار میوه می‌‌شود.

رده Olea شامل گونه‌های دیگرو اهمیتهای اقتصادی می‌‌باشد. O. paniculala درخت بزرگ‌تری است در جنگلهای Queensland که ارتفاع آن به 15 یا 18 متر می‌‌رسد (50یا 60فوت) که از چوب آن الوارهایی سخت و محکم می‌‌سازند.هنوز چوب سخت O. laurifolia در ناتال، چوب آهن سیاه مناطق مهاجر نشین افریقای جنوبی می‌‌باشد.

تخمین دوران دوری که زیتون از حالت وحشی خارج شد و تحت کنترل کشاورزان درآمد و بصورت میوه باغی مورد استفاده قرار گرفت ممکن نیست. اشارات فراوانی که در انجیل درباره این گیاه و تولید آن وجود دارد و فراوانی ضمنی آن در سرزمین کنعان و منطقه در سوریه که همیشه زیتون برای اقتصاد ساکنین آن مهم بوده است موجب این نتیجه گیری می‌‌شود که سوریه را محل تولد زیتون پرورش یافته بدانیم. احتمالاً درآغاز، یک گونه اصلاح شده به دست تعدادی از فرقه کوچک سامی افتاد و به تدریج در قبایل اطراف نیز گسترش یافت و با حداقل تلاش به میزان بسیار زیادی پرورش یافت ؛ این ماده روغنی درآب و هوای خشک شرق، ماده‌ای بسیار حیاتی برای سلامتی به شمار می‌‌رفت و میوه این درخت در آن دوران ابتدایی در بین جنگجویان بربری نمادی از صلح و حسن نیت بود. دورانی بعد و هم‌زمان با توسعه سازمانهای دریایی این روغن به‌عنوان یکی از اقلام تجاری به کشورهای آسیای صغیر و مناطق دریایی انتقال یافت و بی تردید گیاه زیتون نیز درپی آن گسترش یافت.


 محصولات نهایی درخت زیتون: میوه و روغن زیتون

 

در دنیای هومر همانگونه که در ایلیاد مشخص است، روغن زیتون فقط به‌عنوان یک ماده برای ثروتمندان – محصول خارجی – شناخته شده و بیشتر به سبب ارزش آن برای آرایش پهلوانان مورد توجه بوده است ؛ جنگجویان بعد از استحمام به خودشان روغن زیتون می‌‌زدند و بدن پاتریکلوس هم عیناً با روغن زیتون پوشیده می‌‌شد اما نه اشاره‌ای به کشت این گیاه شده و نه بر روی تاکستانی که روی سپر آشیل نقش شده، جود دارد. اما اگرچه در ایلیاد هیچ اشاره‌ای به کشت زیتون نشده، وجود آن در باغ السینوس و دیگر کنایه‌های آشنا نشان دهنده این حقیقت است که زیتون در زمان نگارش ادیسه شناخته شده است.

هرزمان که به معرفی این گیاه می‌‌رسیم تمامی روایات به تپه‌های آهکی آتیکا به‌عنوان اولین مکان کشت آن در شبه جزیره یونانی اشاره دارد. زمانیکه (پوسایدون خدای دریا) و (آتن الهه عقل و زیبایی) برای شهر آینده رقابت می‌‌کردند به خواست الهه یک زیتون از صخره‌های لم یزرع پدیدار شد (نگهبان هنرهایی که برآن وضعیت روبه افزایش تأثیرجاودانی گذاشت). اینکه این افسانه ارتباطهایی با اولین کشت زیتون در یونان دارد با توجه به داستان جالبی که توسط هرودوت Epidaurianها نقل شده قطعی به نظر می‌‌رسد. آنها به علت از دست دادن محصولشان مجبور به مشورت با (پیشگوی دلفی) شدند و مقرر شد تا مجسمه هایDamia و Auxesia (نمادهای حاصلخیزی) را از چوب باغهای زیتون بتراشند سپس تنها در اختیار مردم آتن قرار گیرد، آتنی‌ها به درخواست مردم Epidaurianدرختی را به آنها اعطا کردند مشروط به آنکه هر سال برای آتنا الهه عقل و زیبایی (نگهبان آن) قربانی کنند لذا آنها دستوردلفی را اطاعت نمودند و سرزمینشان دوباره حاصلخیز شد.

درخت مقدس الهه مدت طولانی در آکروپلیس قرار دادشت و اگرچه در حمله ایرانیان نابود شد، دوباره از ریشه جوانه زد (گفته می‌‌شود بعضی مکنده‌های این ریشه، درختان زیتون باغ محل تحصیل افلاطون را بوجود آورده‌اند که پس از گذشت سالها هنوز بسیار قابل احترام هستند).

 

در زمان سولن حقوقدان یونانی زیتون به قدری گسترده شده بود که او وضع قوانینی را برای کشت منظم این درخت در آتیکا ضروری دانست این منطقه‌ای بود که احتمال زیتون ازآنجا به تدریج در تمام نواحی هم پیمان یونان و کشورهای انشعابی از آن انتشار یافت. در ساحل آسیای صغیر که در آنجا مقدار فراوانی از این درخت در زمان Thale‌ها وجود داشت، این درخت ممکن است در سالهایی پیشتر از آن توسط کشتی‌های فینیقی آورده شده باشد، برخی از جزایر دریای اژه نیز ممکن است آن را از همین منبع بدست آورده باشند ؛ زیتون جزیره رودز و جزیره کرت نیز شاید ریشه‌ای مانند اینها داشته باشند. اگر از لقب اسکیلس استفاده کنیم ،جزیره ساموس باید سالها زیادی قبل از جنگهای ایران دارای درختان زیتون میوه دار باشند.

زیتون جایگزین مناسبی برای چربیهای حیوانی و کره مصرفی مردم نواحی شمال شد و در بین ملل جنوب نیز نه تنها نشانی از صلح بلکه نمایانگر ثروت و وفور کشور بود ؛ حمل شاخه‌های آن در جشن بزرگ یونان، افشاندن زیتون وحشی برای قهرمانان المپیک، تاج زیتون فاتحان رومی درمراسم استقبال، و مواردیکه سواره نظام‌ها در بازدیدهای امپراتوری همانند هدیه‌های نمادین صلح بکار می‌‌بردند (دوران بربرها) که فقط با پیروزی حفظ می‌‌شدند.در بین یونانیان روغن زیتون به‌عنوان یک ماده غذایی مهم و نیز برای کاربردهای خارجی اهمیت زیادی داشت. رومیان بیشتر از آن در آشپزی و غذا استفاده می‌‌کردند و به‌عنوان ماده‌ای ضروری برای آرایش پرارزش بود، و در روزهای پرشکوه امپراتوری بعدی این بصورت یک اصل درآمد که زندگی طولانی و خوش به دو مایع بستگی دارد: با شراب و بدون روغن.

پلینی بصورت مبهمی پانزده گونه زیتون کشت شده در دوران خودش را توصیف می‌‌کند که با ارزش‌ترین آنها Licinian نامیده می‌‌شد و روغن بدست آمده از آن در Venafrum در ناحیه کامپانیا عالی‌ترین نوع شناخته شده برای خبرگان رومی بود ؛ تولید Istria و Baetica در شبه جزیره ایتالیا به‌عنوان رده دوم مورد توجه قرار داشت.

خوراک شناس امپراتور با خواباندن زیتون خام در آب نمک به‌عنوان تحریک کننده اشتها به این میوه ارزش بیشتری بخشید که کمتر از انواع جدید آن نبودند و ترشی زیتون با حفظ خصوصیات طعم خود در انبارهای زیر خاک پمپی یافت شده اند. آب تلخ زیتون یا پس مانده حاصل ازآن در خلال روغن گیری (به نام آمورکا) و برگهای گس آن دارای خواص بسیاری هستند که نویسندگان دوران بسیار دوربه آنها اشاره کرده اند. پزشکان رومی از روغن زیتون تلخ وحشی در پزشکی استفاده می‌‌کردند ولی کاربرد آن به‌عنوان غذا یا در آشپزی مشخص نیست.

در عصر حاضر این میوه کستردگی فراوانی در جهان پیدا کرده است و اگرچه ناحیه مدیترانه که خواستگاه آن است همچنان تولید کننده عمده زیتون می‌‌باشد، این درخت اکنون در نواحی بسیار زیادی که برای توزیع کنندگان اولیه آن ناشناخته است با موفقیت کشت می‌‌گردد. یک درخت زیتون که با دیوارهای آجری بلند محافظت می‌‌شود در باغ فیزیک چلسی، لندن نگهداری می‌‌شود. مدت زمان کمی پس از کشف قاره آمریکا توسط ساکنین اسپانیایی به آنجا انتقال یافت.

این گیاه در شیلی به فراوانی سرزمین اصلی زیتون کشت می‌‌شود (گاهی اوقات تنه درخت قطور می‌‌شود) درحالیکه روغن بدست آمده از میوه آن کیفیتی متوسط دارد.بعد از آن، زیتون وارد کشور پرو شد اما به موفقی شیلی نبوده است.درقرن 17 (مبلغان مذهبی یسوعی) آن را به مکزیک بردند و توسط همین نمایندگان در کالیفرنیا کاشته شد که در آنجا براثر مدیریت بی دقت فاتحان انگلوساکسون کشت آن متوقف گشت. درایالات جنوب شرقی نیزبه کشت آن مبادرت شده مخصوصاً در کارولینای جنوبی، فلوریدا و می‌‌سی سی پی. این گیاه درون بسیاری از کشورهای نیمکره شرقی کشت شده که به علت نوع کشت در قدیم ناسازگار محسوب می‌‌شده است. در ایران و ارمنستان آن را در دوران نسبتاً اولیه تاریخ می‌‌شناختند و در حال حاضر باغهای زیتون بسیار زیادی در مصر علیا نیز وجود دارد.درخت زیتون به کشاورزی چین نیز معرفی شده است و یکی از منابع مهم افزوده شده برای کشاورزان استرالیایی می‌‌باشد. کوینزلند دارای آب و هوایی بسیار مطلوب برای زیتون است، در جنوب استرالیا نزدیکآدلاید شدیداً رشد رشد می‌‌کند و احتمالاً مناطق ساحلی فراوانی در این قاره جزیره‌ای وسیع وجود دارد که امکان پرورش این گیاه نیست. همچنین زیتون با موفقیت در برخی قسمت‌های جزایرمهاجر نشین معرفی شده است.

زیتون در دستورات غذایی متفاوتی کاربرد دارد: در مخلوطهای نوشیدنی چاشنی معروفی برای ماتینی است، در سوسیسها ممکن است در مارتادلا مورد استفاده قرار بگیرد و .... استفاده از آن درپخت نان نیز بسیار رایج می‌‌باشد.

پرورش زیتون خصوصیت اصلی کشاورزی آمیخته مدیترانه می‌‌باشد وبه علت مناسبت روغن زیتون به‌عنوان محصولی صادراتی، نقش زیادی در توسعه اقتصادی یونان باستان ایفا کرده است.مثلاً ناحیه‌ای در آتن به نام اتیکا از دوران تاریخی ابتدایی وارد کننده غلات و صادر کننده روغن زیتون بوده است. صنعت سفالگری مردم آتن نیز به علت تقاضا برای ظروفی که در آنها روغن زیتون صادر شود شدیداً تحت تأثیر قرار گرفت.

 کشت زیتون در ایران

این گیاه حدود 600 سال پیش هم زمان با مهاجرت گروهی از کردان کرمانجی از حلب سوریه به منطقه رودبار وارد شد.


 خواص درمانی زیتون

زیتون نقرس و رماتیسم را درمان می‌کند ، برگ زیتون با اثر مقوی درمان کننده فشار خون و زخم‌های عفونی است. شیرابه‌ای قندی تحت نام (مان زیتون) از ساقه این درخت ترشح می‌شود که مصرف خوراکی دارد. همچنین برگ زیتون نیز حاوی گلوکزید،‌مواد قندی، مواد تلخ، کلروفیل، اسید گالیک، تائن، موم و مانیت است. روغن زیتون، سوزش و درد ناشی ازسوختگی را تسکین داده و از بروز تاول جلوگیری می‌کند. کمپرس پوست در موارد آفتاب زدگی، سرمازدگی، گزش مار، عقرب و حشرات با روغن زیتون سبب تسکین درد و سوزش و التیام می‌شود. همچنین ماساژ پوست با روغن زیتون، تعریق زیاد را کاهش داده،‌مژه و ابرو را تقویت می‌کند. این درحالی است که ماساژ پوست سر با روغن زیتون سبب تقویت پوست و مو گشته و شوره سر را برطرف می‌سازد و موهای سپید شده را سیاه می‌نماید. چند قطره روغن زیتون سریعا خارش و سوزش چشم و پلک راتسکین داده و آبریزش چشم را برطرف ساخته و قوه بینایی را تقویت می‌کند.

مخلوط مساوی روغن زیتون و گلیسیرین نیز نقش مفیدی در معالجه پوست پای ترک خورده، درمان شوره سر و ریزش مو، جلوگیری از سفیدی مو دارد. پوست و برگ درخت زیتون دارای خواص تب‌بر است.


 تاثیر روغن زیتون در بهبود جریان خون

اجزای مغذی خاص در روغن زیتون و برخی غذاهای دیگر می تواند دلیل تاثیر مثبت رژیم غذایی مدیترانه ای بر سلامت قلب باشد. این ترکیبات که تحت عنوان “فنل” نامیده می شوند اثر آنتی اکسیدانی، ضد التهابی و جلوگیری از تشکیل لخته در عروق دارند. در این مطالعه تاثیر سودمند روغن های زیتون سرشار از فنل بر عملکرد عروق خونی مشخص شده است. مصرف غذاهای غنی از ترکیبات فنلی می تواند سلامت قلبی عروقی را بهبود بخشد و بر قلب نیز تاثیر حفاظت بخش دارد.

تحقیقات نشان داده که مصرف روزانه دو قاشق غذا خوری (۲۳ گرم) روغن زیتون، خطر ابتلا به بیماریهای قلبی را کاهش می دهد که این امر، به دلیل وجود چربیهای اشباع نشده در این روغن است. بنابراین برای جلوگیری از ابتلا به این بیماری، بهتر است که به جای چربیهای اشباع شده از روغن زیتون استفاده شود تا میزان مصرف کالری روزانه از حد لازم بیشتر نباشد. همچنین روغن گردو و اسید چرب امگاــ۳ که در گوشت ماهی و سبزیجات وجود دارد همچون روغن زیتون، اسیدهای چرب اشباع نشده دارند و بنابراین برای پیشگیری از ابتلا به بیماریهای قلبی مفیدند.

روغن زیتون دفع كننده سنگ كیسه صفرا است برای این منظور باید آنرا با آبلیمو مصرف كرد . روغن زیتون برای رفع سرفه های خشك مفید است . برای رفع پیوره لثه ، روغن زیتون را بر روی لثه بمالید .برای برطرف كردن خراش و ترك پوست جویدن برگ زیتون برای از بین بردن زخم های دهان مفید است وزیتون تقویت کننده نیروی جنسی است. مصرف روزانه زیتون از امراض قلبی وسرطان جلوگیری می كند و بالاخره روغن زیتون بهترین روغن برای پخت و پز می باشد زیرا در اثر حرارات خراب نمی شود.

 سودمندی‌ها

حاوی میزان زیادی روغن غیراشباع مونو می باشد.

حاوی مواد شیمیایی گیاهی است که باعث کاهش کلسترول و خطرا ابتلا به سرطان می شود.

حاوی میزان زیادی آنتی اکسیدان است.

دوام و مدت نگاهداری آن نسبت به روغن های دیگر بیشتر است و حتی می توان آن را فریز کرد.


گرچه فواید روغن زیتون بسیار بیشتر از مضرات آن است، اما این محصول هم ضررهایی دارد.

مصرف روغن زیتون خطر سرطان سینه را کاهش می‌دهد ایسکانیوز ـ پژوهشگران معتقدند مصرف روغن زیتون خطر سرطان سینه را در زنان کاهش می‌دهد به گزارش سرویس علمی پژوهشی ایسکانیوز، تحقیق روی سلول‌های سرطان سینه در زنان نشان داد که اسید اولئیک روغن زیتون اثر ژن سرطان زای این بیماری را کاهش می‌دهد. پژوهشگران به زنان توصیه می‌کنند که در رژیم غذایی خود از زیتون و روغن آن استفاده کنند. همچنین روغن زیتون به جز خاصیت ضد سرطانی فواید فراوانی دارد که از آن جمله ملین بودن آن و نرم کردن عضلات و آرامبخشی درد استخوان است. همچنین روغن زیتون به موها نرمی و لطافت خاصی می‌بخشد و باعث تقویت مو می‌شود. عصاره زیتون برای چین و چروک پوست بسیار مفیداست و باعث لطافت و نرمی و شادابی پوست صورت می شود

 زیان‌ها

با گرم شدن، کمی از طعم و بوی این روغن از دست می رود.

گرم شدن در دمای بالا می تواند باعث بی ثباتی و ناپایداری روغن شود، که باعث ایجاد بیماری های قلبی در مصرف کنندگان شود.

زیتون درختی پر ثمر و روغن میوه آن، غذا و دارویی مفید و در درمان اختلالات گوارشی، کبدی، کلیوی، پوستی وعفونی است. زیتون نقرس و رماتیسم را درمان می‌کند و برگ زیتون با اثر مقوی درمان کننده فشار خون و زخم‌های عفونی است. این درحالی است که مصرف زیاد میوه زیتون سبب لاغری، بی‌خوابی واختلالات تنفسی می‌شود.




           
چهار شنبه 19 مهر 1387برچسب:, :: 17:59
حسین و رضا
  • درازا: نزدیک به یک متر
  • نام بومی و ملی / چرایی نام گزاری: سوسن چلچراغ / از آنجا که شکوفه‌های این گل با رنگ سفید به صورت واژگون باز می شوند نام سوسن چلچراغی به خود گرفته است.انتهای گلبرگهای آن پوشیده از دانه‌های برجسته و پرچم های بسیار بلند است.
  • تیره: لی لیوم Lilium
  • نام علمی: Lilium ledebourii
  • گل دهی: ماه‌های خرداد و اوایل تیر

 رویشگاه بومی

این گیاه به طور خودرو در دو نقطه از جهان می روید که هر دو آن ها در رشته کوه البرز از فلات ایران جای گرفته اند:

شناسایی علمی

در سال ۱۳۵۴ گیاه‌شناسی به نام لدربوری در بخش عمارلو (گیلان) روستای داماش موفق به شناسایی این گونه نادر شد و پس از آن سوسن چلچراغ کانون توجهات داخلی گردید.[نیاز به ذکر منبع]

 اقدام ملی

پس از معرفی این گل به دولت ایران در همان زمان از سوی شورای عالی محیط زیست در زمره آثار زیست محیطی ملی کشور به ثبت رسید و طی این سالها رویشگاه سوسن چلچراغ در روستای داماش به مساحت ۴ هکتار تحت حفاظت قرار گرفته است.

سوسن چلچراغ به دلیل این همه زیبایی و ارزش، از سال ۱۳۵۵ رسماً توسط سازمان حفاظت محیط زیست مورد حفاظت قرار گرفت و در فهرست آثار ملی طبیعی کشور ثبت شده، از آن زمان تاکنون ۲۷ سال می گذرد . سوسن چلچراغ هنوز هم به طور کامل توسط سازمان حفاظت محیط زیست گیلان نگهداری می‌شود و با توجه به نادر بودن این گل ملی و ثبت شده در فهرست میراث طبیعی، سازمان محیط زیست اطراف این زمین را حصار کشی کرده و از آنجا که این منطقه جزء مناطق چهارگانه سازمان حفاظت محیط زیست کشور است هرگونه بهره برداری از آن تنها با مجوز رسمی از دفتر وزارت و بازرسی سازمان محیط زیست کشور ممکن خواهد بود.



           
چهار شنبه 19 مهر 1387برچسب:, :: 17:55
حسین و رضا
 

چای کوهی (نام علمی Hypericum perforatum) گیاهی است از تیره کلازیاسه (Clusiaceae) که معمولا به صورت خودرو در میان کشتزارهای گندم و ذرت یافت می شود و به مقدار زیاد در آمریکا و اروپا پرورش می یابد و در ایران در دامنه کوههای البرز، چالوس، مازندران و نقاط غرب ایران و در مسیر قله چین کلاغ به حد زیادی می روید.

نام‌های دیگر آن گل راعی، هزارچشم، علف چای، هوفاریقون است.[1]

گلهای این گیاه به رنگ سفید یا زرد است که در بالای ساقه به صورت مجتمع به چشم می خورد که این گلها کمی معطر و دارای بوی مخصوصی است. چای کوهی از نظر طب قدیم ایران گرم و خشک است و خواص درمانی بسیاری دارد این گیاه ضد کرم معده و روده است و گرفتگی صدا را باز می کند. این گیاه برای درمان مرض کزاز بکار می رود و اگر برگ آن را به صورت پودر روی زخمهای عمیق بپاشید این نوع زخمها را خوب می کند. چای کوهی درمان کننده بیماری مننژیت است؛ درد پشت و گردن و خشکی گردن را درمان می کند و ضدافسردگی است. این گیاه اشتها را باز می کند بنابراین می توان آنرا به بچه ها و افراد مسن که اشتها ندارند داد. کسانی که از داروهای آسم و ضدسرماخوردگی و حساسیت استفاده می کنند نمی توانند چای کوهی مصرف کنند خاصیت این گیاه در درمان افسردگی به اثبات رسیده و مکانیزم اثر ضد افسردگی آن از طریق مهار آنزیمی است.ماده موثره این گیاه هایپریسین میباشد که فراورده های آن هم بر اساس همین ماده استاندارد سازی میشوند و اثر ضد افسردگی گیاه نیز مربوط به این ماده میباشد.در واقع این ماده مهار کننده ی آنزیم mono amino oxidase Mao میباشد که کاملا مانند داروی ترانیل سیپرومین میباشد. از این گیاه دو فراورده دارویی در بازار ایران موجود میباشد.قطره هایپیران و قرص پرفوران که هر دو در درمان افسردگی کاربرد دارند. نکته قابل ذکر در مورد این گیاه و فراورده های آن تداخلات زیاد آن میباشد که مصرف آن را محدود نموده است و دلیلش هم مهار آنزیمی است



           
چهار شنبه 19 مهر 1387برچسب:, :: 17:50
حسین و رضا
 

نام علمی گیلاس Cerasus avium می‌باشد از جنس Cerasus و از تیره Rosaceaeاست. درخت گیلاس بدون خار و دارای میوه گوشت‌دار و محتوی یک هسته است. دارای گونه‌های متعدد و در تمام ایران به ویژه در ساوجبلاغ پراکنده می باشد.از گیلاس علاوه بر مصرف به عنوان میوه خام ، مربا و کمپوت ساخته می‌شود. برگ آن به صورت دم کرده برای درمان بیماری کلیه و کبد مورد استفاده قرار می‌گیرد. این گیاه احتمالا از منطقه‌ای بین دریای سیاه و دریای خزر منشا گرفته است. ولی به نظر می‌رسد که در زمانهای قدیم آن را به اروپا برده باشند. بیشتر ارقام کشت شده آن در سرتاسر دنیا از اروپا منشا گرفته‌اند، ولی تعدادی از ارقام مهم ، در مناطق گیلاس خیز محلی انتخاب یا اصلاح گردیده‌اند. بهترین نوع گیلاس در زبان عامیانه گیلاس پرتقالی گفته می شود كه در روستای آردهه از توابع شهرستان ساوجبلاغ بهترین نوع آن یافت می شود.



           
چهار شنبه 19 مهر 1387برچسب:, :: 17:47
حسین و رضا
 

جذام یکی از بیماریهای مسری است که گاهی از پدر ومادر به کودکان آنها واز بیماران، به همسایگان آنان انتقال می یابدوبا وضعیت نامطلوب مسکن و تغذیه نیز مرتبط است.« ابن سینا»

مقدمه

جذام (Leprosy)در طول تاریخ بیش از هر بیماری دیگری باعث وحشت وانزوای انسانها گردیده است.این بیماری که قدمت زیادی دارد، نوعی بیماری التهاب‌ى مزمن است که به وسیله مایکوباکتریوم ‌لپرا ایجاد می شودوطیف بالینی آن وابسته به پاسخ ایمنی فرد میزبان می باشد. هرچندبیماری به عنوان یک بیماری مزمن باکتری پوست واعصاب محیطی مطرح است، ولی در نوع لپروماتوز باعث گرفتاری راه‌های تنفسی فوقانی نیز می شود.

کارشناسان سازمان جهانی بهداشت مورد جذام را چنین تعریف کرده‌اند: یک مورد جذام، عبارت است ازشخص که دچار ضایعه‌های هیپوپیگمانته (قرمز رنگ بدون حس)، درگیری اعصاب محیطی،از دست دادن حس و اسمیر پوستی مثبت از نظر باسیل‌های اسید‌فاست، به صورت منفرد یا مجموعه‌ای از این تغییرات باشد.

 عامل اتیولوژی (سبب شناختی)

عامل بیماری،یک باکتریگرم منفی به نام مایکوباکتریوم لپرا می باشد.رشد این باکتری بسیار کند است، به طوری که در بافت نرم کف پای موش در طی 11 تا 13 روز تکثیر می‌یابد.

این باکتری اسید‌فاست می‌باشد.

 دوره کمون (نهفتگی)

در محدوده 9 ماه تا 20 سال است

 سیر طبیعی

راه ورود عامل جذام به بدن، به طور دقیق مشخص نیست و دوره کمون آن بسیار طولانی است. ابن سینا فرموده است: کسی که به تازگی مبتلا به جذام شده و اوایل بیماری را طی می‌کند، امید به معالجه‌اش بیشتر است.اما وقتی بیماری ریشه دوانید و وضعیت ثابتی پیداکرد ، اگر هم معالجه شود بسیار مشکل است.

با درمان به موقع بیماری نتیجه بسیار مطلوب است.در بیمارانی که دچار ضایعه‌های ناشی از بی‌حسی اندام‌ها هستند، در صورتی که اقدام‌های درمانی نتیجه ندهد، دچار تغییر شکل اندام و استئومیلیت می‌شوند وگاهی قطع عضو، لازم می‌شود.همچنین ایریدیوسیکلیت، ممکن است منجر به کاهش بینایی یا کوری شود و کاتاراکت نیز به طور شایعی در نوع لپروماتوز ایجاد می‌شود.

نکته دیگری که در رابطه با سیر طبیعی جذام مهم است این است که کسانی که از نزدیک بااین بیماران تماس داشته‌اند آزمون پوستی لپرومین با شیوع زیادی مثبت می‌شود ولنفوسیت‌های تغییرشکل یافته ویژه مایکوباکتریوم لپرا و پادتن‌های ویژه این باکتری حاکی ازآن است علیرغم شایع بودن عفونت، تنها تعداد کمی از افراد، دچار بیماری آشکار می‌شوند.

 انشار جغرافیایی در جهان

بیشترین شیوع جذام مربوط به آسیا، آفریقا، تاحدودی آمریکای مرکزی وجنوبی و اقیانوسیه می‌باشد.

  • 3 کشور راس جذام بومی عبارتند از: هند، برزیل و اندونزی. این کشور‌ها حدود 85 درصد موارد تشخیص داده شده جذام را دارا می‌باشند.

 انتشار بیماری در ایران

مشخص شده است که خط سیر مناطق جذام‌خیز کشور، از خراسان شروع شده وپس از گذشتن از مازندران، گیلان، زنجان و آذربایجان، به کردستان و کرمانشاه، منتهی می‌گردد.

 روند زمانی

جذام، روند زمانی خاصی ندارد وباتوجه به طولانی بودن دوره نهفتگی، باعث همه‌گیری یا طغیان نمی‌شود و حتی با صنعتی شدن بعضی از کشور‌هایی که این بیماری در آن بومی است، از میزان بروز آن کاسته شده است.

 تاثیر سن، جنس، شغل و موقعیت اجتماعی

بیماری در هرسنی ممکن است حادث گردد، اما بیشترین شیوع سنی آن در بزرگسالان جوان است. به طوری که در مناطق بومی، بروز سنی بیماری در سنین 20 تا 35 سالگی، به اوج می‌رسد. در بعضی از نژاد‌ها بروز بیماری در مردان بیشتر از زنان است و نوع لپروماتوز بیماری در مردان، 2 برابر زنان عارض می‌گردد. تاثیر فقر، در بروز آن به اثبات رسیده است.از نظر شغلی، اکثریت جذامیان ایران را کشاورزان تشکیل می‌دهند اما دربین بیماران جذامی، کارمند، مهندس، کارگر و... به چشم می‌خورد.شایان ذکر است چون حساسیت نژادی نسبت به جذام را نمی‌توان از دیگر عوامل بیماری مجزا نمود، بنابراین اگر جذام در منطقه‌ای شایع‌تر است به علت دخالت عوامل زیست‌شناسی، اقتصادی واجتماعی است وارتباطی به منشا نژادی و قومی ندارد.

 تاثیر عوامل مساعد کننده بیماری

ازآنجا که با صنعتی شدن برخی از کشورهای بومی جذام، از میزان بروز آن کاسته شده است وهم‌اکنون نیز بیشترین موارد آن در اقشار آسیب‌پذیر جامعه یافت می‌شود، باید فقر وبی‌خانمانی و تغذیه نامناسب رااز عوامل مساعدکننده ابتلا به این بیماری به حساب آورد.لازم به یادآوری است که حتی پژوهشگران قدیمی نیز به بعضی از این عوامل توجه داشته ومورد تاکید قرار داد‌ه‌اند، به طوری که در دایرةالمعارف قانون علاوه بر تماس خانوادگی وانتقال داخل رحمی بیماری، به تاثیر دما و وضعیت نامطلوب تغذیه نیز به عنوان عوامل زمینه‌ساز بروز جذام اشاره شده است.

 مخزن بیماری

انسان تنها مخزن بیماری می‌باشد.همچنین میمون مانگابی (Mangabey)که نوعی میمون دنیای جدید است به طبیعی آلوده می‌شود.

 راه ورود بیماری

راه های انتقال بیماری عبارتنداز: دستگاه تنفس، دستگاه گوارش، پوست، از طریق رحم مادر به نوزاد، تماس با حیوان‌ها، حشرات و خاک محیط اطراف.

چون دوره کمون طولانی است، راه اصلی ورود عامل بیماری جذام به بدن مشخص نمی‌باشد ولی محتمل‌ترین راه، دستگاه تنفسی می‌باشد. جذام تر یا همان لپروماتوز واگیردار می‌باشد.با توجه به اینکه این افراد در هر شبانه‌روز حدود 100 میلیون باسیل جذام را از طریق ترشحات بینی خود به محیط خارج دفع می‌کنند اما بیماری جذام به آسانی منتقل نمی‌شود وانتقال آن مستلزم تماس طولانی و چندین ساله با بیماران مبتلا به جذام می باشد. برهمین اساس انتقال آن به پرسنل بیمارستانی بسیار ناچیز می‌باشد.

با توجه به اینکه عامل جذام در بدن پشه خاکی و ساس‌هایی که از بیماران درمان نشده تغذیه کرده‌اند یافت شده است، احتمال اینکه بیماری از طریق نیش حشرات منتقل شود وجود دارد، ولی هنوز به اثبات نرسیده است.

لازم به ذکر است با توجه به شواهد ظاهری و آزمایشگاهی قابلیت انتقال بیماری در بیشتر موارد در عرض 3 ماه پس از مصرف مداوم و منظم داپسون (DDS) یا کلوفازیمین ودر عرض 3 روز پس از درمان با ریفامپین، از بین می‌رود.



           
چهار شنبه 19 مهر 1387برچسب:, :: 17:45
حسین و رضا
 

بیماری سُرخَک یکی از بیماریهای ویروسی حاد و واگیردار است. قبل از تهیه واکسن و تزریق آن، همه کودکان به این بیماری مبتلا می‌شدند.

نشانه‌ها

  • بیماری سرخک دارای سه مرحله است
  1. دورانی که ویروس وارد بدن می‌شود و در بدن تکثیر پیدا می‌کند و 10 تا 12 روز طول می‌کشد و کودک نشانه‌ای از بیماری ندارد.
  2. دوران آبریزش: در این دوران تب کودک شدید است و به 40 درجه سانتیگراد می‌رسد. در این زمان در دهان کودک در مجاورت دندانهای آسیای پایین، دانه‌های سفید رنگ مانند دانه‌های نمک برروی زمینه قرمز رنگ ظاهر می‌شود که آن را دانه‌های کوپلیک می‌نامند. این دانه‌ها معمولاً در خلال 12 تا 18 ساعت از بین می‌رود.
  3. دوران پیدایش دانه‌های سرخک: دانه‌ها درخلال بیماری سرخک ممکن است غدد لنفاوی زیر فک و گردن بزرگ شود و همچنین اختلال گوارشی به صورت اسهال و استفراغ مخصوصا نزد شیرخواران دیده شود. اگر پس از 3 تا 4 روز که از زمان پیدایش دانه‌ها سرخک گذشت و هنوز کودک تب دارد باید امکان پیدایش یکی از عوارض بیماری سرخک را در نظر داشت.

 راه سرایت

بیماری سرخک یک بیماری ویروسی بسیار مسری است. بدین ترتیب که کودک مبتلا به سرخک در موقع عطسه و سرفه کردن همراه ترشحات دهان و بینی خود تعداد زیادی ویروس به اطراف خود منتشر می‌نماید. این ویروس قادر است حتی تا 34 ساعت در اتاق بیمار به صورت زنده و فعال باقی بماند. اگر به هر کودکی واکسن سرخک تزریق نشده باشد و با بیمار مبتلا به سرخک تماس پیدا کند، ویروس مزبور وارد دستگاه تنفسی او می‌گردد و پس از گذشت 10 تا 12 روز که دوران کمون می‌نامند علایم بیماری ظاهر می‌شود.

دوران مسری بودن بیماری سرخک دوران واگیری سرخک از اولین روزی است که علایم سرخک (تب، آبریزش بینی و سرفه) شروع می‌شود تا پنجمین روز پیدایش دانه‌های سرخک. در این مدت کودک باید به مدرسه نرود و کاملاً از کودکان دیگر جدا باشد.

پیشگیری از بیماری سرخک گرچه کودک مبتلا به سرخک را باید در دوران مسری بودن آن ز دیگران کاملاً جدا کرد. ولی کودک مبتلا به بیماری سرخک مخصوصا در مرحله کاتار (آبریزش از بینی، عطسه و سرفه) که هنوز بیماری مشخص نشده است. نیز واگیردار است. بنابراین بهترین اقدام تزریق واکسن سرخک است که باید به همه کودکان تزریق گردد.

 عوارض

سرخک یکی از بیماریهای خطرناک و ناراحت کننده است که نه فقط کودک را در دوران بیماری ناراحت می‌کند و خواب و آرامش او را برای دو سه هفته می‌گیرد، بلکه ممکن است کودک دچار عوارضی مانند انواع ذات الریه که ممکن است منجربه مرگ کودک گردد یا کودک دچار گوش درد چرکی و از همه بدتر مبتلا به عوارض مغزی شود و ضایعات همیشگی برای او به جا گذرد. یکی از عوارض شناخته شده و مهم بیماری سرخک کم شدن فعالیت مغز و هوش و استعداد فکری و ذهنی کودک است، بطوری که ممکن است این ضایعه زمانی که کودک به دبستان و دبیرستان می‌رود، خودنمائی کند و کودک از نظر فراگیری عقب باشد. بنابراین وظیفه پدر و مادر است که به کودک در موقع خود واکسن سرخک تزریق کنند.

 درمان

چون این بیماری ویروسی است دارویی که دوران بیماری را کوتاه یا درمان کند وجود ندارد. بنابراین دوران بیماری سرخک باید طی شود و کودک بهبود یابد. پدر و مادر باید تب کودک را هر 6 ساعت اندازه گیری نمایند و داروهای پایین آورنده تب را در زمانی که تب کودک بالا است به او بدهند. ایجاد بخار آب در اتاق کودک برای کاهش یافتن سرفه‌های خشک کودک موثر است. چون در زمانی که کودک دچار قرمزی و ورم چشم است نور زیاد او را ناراحت می‌کند، بنابراین بهتر است اتاق او را تاریک نمایید و او را به خوردن مایعات تشویق کنید، ولی اگر کودک غذای ساده دیگری خواست به او بدهید. دادن آنتی بیوتیک در بیماری سرخک اثری ندارد و نباید داده شود. درمان با ویتامین A خوراکی به مقدار 100 هزار واحد در سنین 6 ماهگی تا یک سالگی و 200 هزار واحد برای کودکان بزرگ‌تر از یک سال، عوارض بیماری را کم خواهد کرد. اگر کودک دچار عوارضی گردید باید در بیمارستان بستری و درمان شود.

آیا کودک قبل از 6 تا 7 ماهگی مبتلا به سرخک می‌شود؟

شیر خواران در خلال 4 تا 6 ماه اول عمر خود در مقابل بیماری سرخک مصون هستند و به این بیماری مبتلا نمی‌شوند، زیرا ماده ضد بیماری سرخک که در خون مادر وجود دارد، از راه جفت از مادر به جنین می‌رسد و خون نوزاد در موقع تولد دارای این ماه است. این حالت در صورتی است که مادر در دوران کودکی خود مبتلا به سرخک شده باشد. این ماده مصونیت زا که از مادر به کودک می‌رسد به تدریج کاهش می‌یابد و در سن یک سالگی کاملاً از بین می‌رود. زمانی که این ماده مصونیت زا از بین رفت، باید واکسن سرخک به کودک تزریق گردد.

اگر کودک سالم با کودک مبتلا به سرخک، تماس پیدا کرد چه باید بکند؟

اگر کودک سالمی که قبلا واکسن سرخک به او تزریق شده است با کودک مبتلا به بیماری سرخک تماس پیدا کند، هیچ اقدامی ضرورت ندارد، ولی اگر واکسن سرخک به او تزریق نشده باشد، اگر در خلال 1 تا 2 روز اول تماس باشد، با توصیه پزشک می‌توان به کودک واکسن سرخک تزریق کرد. اگر در خلال 5 روز اولی است که تماس پیدا کرده است باید گاماگلوبین به عنوان پیشگیری به او تزریق گردد، در نتیجه کودک مبتلا نخواهد شد، ولی اگر بیش از 5 روز از تماس گذشته باشد، مقدار گاماگلوبین زیادتری باید تزریق گردد.



           
چهار شنبه 19 مهر 1387برچسب:, :: 17:43
حسین و رضا
 

گوسفند پستانداریست از راسته سم داران از دسته زوج‌سمان، از گروه نشخوارکنندگان و از خانوداده گاوسانان (تهی‌شاخان) که جهت استفاده از پشم وشیر وگوشتش آن را اهلی کرده بصورت گله‌های بزرگ نگهداری می‌کنند، برخی نزادهای گوسفند نر دارای شاخ مورب و حلقوی وپیچ دار می‌باشند و در اینصورت بنام قوچ نامیده می‌شوند ولی گوسفند ماده متعلق بهر نژادی که باشد بطور عام بنام میش خوانده می‌شود.

بهترین نژادها

بهترین نژادهای گوسفند عبارت‌اند از:

  • نژاد مرینوس که دارای پشمهای لطیفی است.
  • گوسفند قره گل که پشمهایش دارای جعد خاصی است.

 استفاده‌

گوسفند جانوری مفید است واز شیر و گوشت آن استفاده می‌شود. در مناطق بادیه نشین شیرش نیز نوشیده می‌شود. پوستش برای کفش دوزی کاربرد دارد و از پشمش برای ریسندگی و پارچه بافی نیز كاربرد گسترده اى دارد. همچنین از فضولات گوسفند که پشکل نام دارد بعنوان کود کشاورزی نیز استفاده میشود .



           
چهار شنبه 19 مهر 1387برچسب:, :: 17:41
حسین و رضا
 

گربه ماهیگیرجانوری تنومند و نیرومند با موهای کوتاه و بسیار زبر. موفرش گربه ماهیگیر از دو لایه تشکیل شده است، یک لایه موی کوتاه متراکم و نفوذناپذیر و پوششی بلندتر از موهای محافظ. رنگ بدنش خاکستری جوگندمی که اغلب به قهوه‌ای زیتونی می زند. روی بدن خالهای گرد تیره‌ای دارد که در ردیفهای طولی قرار می گیرند. روی صورتش نوارهای سفیدی هست که از چشم تا تاج سر امتداد می یابد و شش تا هشت نوار تیره از پیشانی از روی تاج گذشته تا گردن می رسد. لکه‌های سفید آشکاری در پشت گوشهای گرد، کوچک و سیاه رنگش دیده می‌شود. سرش بزرگ و پهن و پوزه اش تا حدی کشیده است. عضلات سینه اش قوی و دمش نسبتاً کوتاه و در محل اتصال کلفت و ماهیچه‌ای است. اغلب گفته می‌شود که پاهای گربه ماهیگیر پره دار است اما این طور نیست. بین انگشتان غشایی نیمه تمام وجود دارد که از گربه وحشی یا اهلی بیشتر نیست. غلاف پوستی چنگالها را به ویژه در پاهای عقب کامل نمی‌پوشاند اما چنگالها کاملاً جمع می شوند. از گربه ماهیگیر دو زیرگونه توصیف شده که یکی در هند، آسیای جنوب شرقی و سوماترا به سر می برد و دیگری در جاوه و بالی. نام گونه این گربه به معنای زباد (سیوت) است. در زیستگاه‌های آبی مختلف از مردابهای حرا گرفته تا نیزارهای کنار رودخانه تا ارتفاع ۱۵۰۰ متر دیده می‌شود. به نظر می رسد مناطقی را ترجیح می دهد که پوشش گیاهی انبوه نزدیک آب باشد. در جنوب آسیا از مالزی، بخشهایی از اندونزی و سریلانکا تا کوهپایه‌های هیمالیا در نپال پراکنده است. برای گرفتن ماهی، قورباغه، خرچنگ و حتی حلزون وارد آب می‌شود. مار، پرنده و پستانداران کوچک را نیز شکار می کند. گفته می‌شود که گوساله، بز و سگ را نیز می گیرد و از لاشه جانوران بزرگتر نیز تغذیه می کند. یک بار یک گربه ماهیگیر در باغ وحش پلنگی را کشته است. با سر به درون آب شیرجه می رود و شناکنان با دهانش از زیر آب ماهی می گیرد. با ضربه‌های آرامی که با پنجه اش به سطح آب وارد می کند موجهایی به وجود می آورد که گویی حشره‌ای روی آب نشسته است. این حرکت ماهیها را جلب می کند. ماهی برای تحقیق می آید و گربه ماهیگیر با یک ضربه از آب بیرونش می اندازد. نرها در اسارت به پرورش فرزندان کمک می کنند. عمدتاً شبگرد هستند و برای شیرجه رفتن در آب از درخت بالا می روند. پس از ۶۳ روز آبستنی دو تا سه بچه گربه به دنیا می آورد. در هشت و نیم ماهگی به اندازه یک فرد بالغ می رسند. اگر نوزادان بمیرند ماده قادر است در همان سال بار دیگر بچه بیاورد. در اسارت تا پانزده سال عمر می کند. گربه ماهیگیر به خاطر نزدیکی به محل سکونت انسان، دزدیدن مرغ و جوجه و شهرت به مضر بودن برای صیادیهای محلی مورد آزار و اذیت قرار می گیرد. برای ارزیابی وضعیت جمعیتهای گربه ماهیگیر اطلاعات کافی در دست نیست اما در پاکستان در آستانه انقراض قرار گرفته اند. هر وقت که امکان داشته باشد آنها را با تیر می زنند یا به دام می اندازند. با این حال گستره پراکندگی اش طوری است که می توان به آینده اش خوش بین بود. در فهرست IUCN آسیب‌پذیر و تقریباً تهدید شده طبقه بندی می‌شود.



           
چهار شنبه 19 مهر 1387برچسب:, :: 17:40
حسین و رضا
 

گُرازماهی یا پورپویز (Porpoise) گونه‌ای از نهنگ‌ است اما همچون نهنگ‌ها، سنگین و درشت نیست و نهایتاً با طولی معادل یک و نیم متر و وزنی کمی بیش از 40 کیلوگرم می‌باشد. گرازماهی‌ها به گونه‌ای متوسط از گونه‌های باهوش نهنگ‌ها مانند دلفین به‌شمار می‌آیند. معمولاً در رنگهای خاکستری روشن و تیره وجود دارند. ماهی‌های کوچک و سخت پوستان عمده غذای آنها را تشکیل می‌دهد. از نقطه نظر پراکنش جهانی به تعداد کم در خلیج فارس یافت می‌شوند اما در کرانه‌های کره و پاکستان و اقیانوس هند به شمار بیشتری وجود دارند.



           
چهار شنبه 19 مهر 1387برچسب:, :: 17:39
حسین و رضا
 

كفتار در كوه‌های كوخرد و بخش کوخرد و مانند سایر حیوانات كفتار نیز وجود دارد. كفتار پستانداریست از راسته گوشتخوران كه تیره خاصی را بنام كفتاران در این راسته بوجود می آورد. این جانور در كوه‌های كوخرد و بخش كوخرد فراوان است. دندان بندیش شبیه گربه ولی چنگالهایش بداخل غلاف نمی‌رود، غذای وی منحصراً از نعش (لاش) یا مرده حیوانات است. این حیوان نسبةً عظیم الجثه وبقدر پلنگی كوچک است. اندامهای خلفیش از اندامهای امامی (جلوی) كوتاه ترند. رنگش خاكستری با خالهای سیاه " شبیه پلنگ " است. هریک از اندامهای جلو و عقبش به چهار ناخن قوی ختم می‌شود. اگر این جانور بقایای جسد حیوانی را جهت تغذیه در سطح زمین پیدا نكند به بیرون آوردن اجساد از خاک می پردازد. در بعضی از روستاهایی كه در داخل كوه واقع است احیاناً اتفاق افتاده كه به قبرستان‌ها حمله كرده ولاشه مردگان از قبر بیرون كشیده است. ولی این اتفاق در موقعی افتاده كه خیلی گرسنه بوده مخصوصاً در سرمای زمستان و نیافتن خوراكی در آن مناطق. همچنین در اثر گرسنگی زیاد به حیوانات دیگر حمله می كند ولی به ندرت به انسان حمله ور می‌شود مگر اینكه خیلی گرسنه باشد. روزها در غارها و آكام مخفی می‌گردد وشبها جهت پیدا كردن طعمه بیرون می آید. مردم در شبها در راهایی كه می‌دانند عبور می كند تله (دام) می زنند كه آن را به گیرند، در بعضی از روستاها گوشت آن را می خورند، اعتقاد بر این دارند كه هركس یک بار گوشت كفتار خورد از خطر سحر وحسد در امان می ماند، همچنین در زمان قدیم در بعضی روستاها گوشت كفتار بعد از بدام انداختن آن می فروختند، مردم نیز به دلیل اعتقادی كه داشتند گوشت كفتار را می خریدند و می خوردند كه از شر سحر وحسد در ایمن باشند.



           
چهار شنبه 19 مهر 1387برچسب:, :: 17:36
حسین و رضا
 

کرگدن سوماترایی (نام علمی Dicerorhinus sumatrensis) کوچکترین گونهٔ کرگدن است که در کشورهای سوماترا، برمه، تایلند، مالزی و احتمالاً لائوس زندگی می‌کند. اندازهٔ بدن آن ۲۵۰ تا۲۸۰ سانتیمتر و اندازهٔ دم آن نزدیک به ۶۰ سانتیمتر می‌باشد. قدّ کرگدن سوماترایی بین ۱۰۰تا ۱۴۰ می‌باشد. زیستگاه این نوع کرگدن جنگلهای قدیمی در نزدیکی رودخانه‌ها و برکه‌ها است. کرگدن سوماترایی دو شاخ کوچک بر روی پوزهٔ خود دارد که در نوع نر بزرگتر از نوع ماده می‌باشد. بدن آنها نسبت به گونه‌های دیگر کرگدن از موی بیشتری پوشیده شده‌است. البتّه هر چه سنّ او بیشتر شود موهای بدن او می‌ریزد و کمتر می‌شود. هر پای آنها سه انگشت دارد. آنها بیشتر صبح زود و در هنگام بعد ازظهر به چرا می‌پردازند و به ویژه از برگ گیاهان، شاخه‌های نازک، میوهٔ درختان و جوانهٔ بامبو تغذیه می‌کنند. مانند سایر گونه‌های کرگدن آنها نیز دارای حسّ شنوایی و بویایی بسیار قوی هستند ولی داری چشمهای ضعیفی می‌باشند.

کرگدن سوماترایی معمولاً تنها زندگی می‌کند و تنها برای جفتگیری با کرگدنهای دیگر تماس برقرار می‌کند. کرگدن ماده پس از هفت تا هشت ماه بارداری یک فرزند به دنیا می‌آورد که تا ۱۸ ماه همراه با مادر خود زندگی می‌کند. کرگدنهای سوماترایی جوان بدنی پر مو دارند.



           
چهار شنبه 19 مهر 1387برچسب:, :: 17:35
حسین و رضا
 

کانگورو جانوری از راسته کیسه‌داران علفخوار (Diprotodontia) از خانواده دراز‌پایان (Macropodidae) است که در استرالیا و گینه نو زندگی می کند. کانگورو می تواند به کمک پاهایش پرش های بلندی انجام دهد. طول این پرشها به سه متر هم می رسد. دم کانگوروها بلند و عضلانی است. نوع ماده دارای کیسه ایست که نوزاد کانکورو پس از به دنیا آمدن به داخل آن رفته و در آنجا از شیر مادر تغذیه می کند تا به رشد کافی رسیده و قادر به زندگی در بیرون کیسه شود. نوزاد کانگورو در هنگام تولد جثه‌ای بسیار کوچک دارد که قطر آن از دو سانتیمتر بیشتر نمی‌شود.

بزرگترین نوع کانگورو کانگوروی قرمز است. کانگوروی خاکستری نوع دیگریست که تقریبا به بزرگی کانگوروی قرمز می‌شود.

 انواع کانگورو

  • کانگوروی قرمز
  • کانگوروی خاکستری
  • کانگوروی درختی
  • کانگوروی پازرد
  • والابی


           
چهار شنبه 19 مهر 1387برچسب:, :: 17:34
حسین و رضا
 

موش ستاره‌پوزه (نام علمی: Condylura cristata) موش‌کور کوچکی است از خانواده کورموش‌ها (Talpidae)، جنس کوندیلورا (Condylura) که در شرق کانادا و شمال شرقی امریکا یافت می‌شود.

زیست‌گاه آن مناطق پست و نم‌ناک است و از حشرات آبی، کرم‌ها، نرم‌تنان، و ماهی کوچک تغذیه می‌کند. پوست جانور از خز سیاه ضدآبی پوشیده شده و دم و پاهای بزرگی دارد. طول آن میان ۱۵ و ۲۰ سانتی‌متر است و ۵۵ گرم وزن و ۴۴ دندان دارد. ۲۲ شاخک گوشتین در انتهای پوزهٔ جانور آن را از دیگر موش‌کورها متمایز می‌کنند.

گمان می‌رود این شاخک‌های بسیار حساس با استفاده از تشخیص جریان الکتریکی در شکار، غذا را شناسایی می‌کنند. موش ستاره‌پوزه به تنها ۲۳۰ میلی‌ثانیه از شناسایی تا مصرف شکار احتیاج دارد و از این لحاظ سریع‌ترین پستان‌دار شناخته می‌شود.

شاهین دم‌قرمز، بوف بزرگ شاخدار، راسوی بدبو و دیگرراسوها و ماهیان بزرگ‌تر از شکارگران این جانور هستند.



           
چهار شنبه 19 مهر 1387برچسب:, :: 17:33
حسین و رضا
 

قورباغه جانوری دوزیست از راسته بی‌دمان (Anura).

رایج‌ترین دوزیستان جهان قورباغه‌ها و وزغها هستند. نوع بالغ قورباغه‌ها عموماَ بدون دم و چمباته زده هستند، آنها پاهای بلند عقب برای پریدن و زبان بلند چسبناک برای گرفتن طعمه، دارند. معمولاَ قورباغه‌ها بدن نرم و مرطوب دارند و در نزدیکی آبها زندگی می‌‌کنند. وزغها پوست خشک و زگیل مانند دارند و عمدتاً روی خشکی زندگی می‌‌کنند.

 

 تولید مثل

قورباغه‌ها و وزغها هر ساله به محل تولید مثل (محل تولد) خود باز می‌‌گردند. عموماَ نرها زودتر از ماده‌ها به آبگیرها می‌‌رسند و محدوده جفت گیری خود را مشخص می‌‌کنند. هنگامی که ماده‌ها به محل می‌‌رسند، نرها به‌وسیله آوازهای مخصوص آنها را به درون آبگیر دعوت می‌‌کنند. در صورتی که ماده‌ها به آواز نرها جواب بدهند، نرها به‌وسیله پاهای جلویی آنها را می‌‌گیرند. وقتی ماده‌ها تخم ریزی می‌‌کنند، نرها به‌وسیله اسپرم تخمها را بارور می‌‌کنند.

نحوه بغل کردن برای جفت گیری که به نام اتصال معروف است، به این شکل است که نر در سمت راست قرار می‌‌گیرد تا بتواند تخمها را بارور کند. این حالت ممکن است چند روز طول بکشد.

 قورباغه درختی

تصویر:Frog on bough.jpg
قورباغه‌ای بر شاخه

بعضی از قورباغه‌های مناطق گرم با زندگی روی درختان و بوته‌ها سازگاری پیدا کرده اند. بعضی از گونه‌ها هرگز درختان را ترک نمی‌کنند و حتی روی درختان ،تولید مثل می‌‌کنند. بیشتر قورباغه‌های درختی دارای انگشتان بلند و دست و پا هستند که روی آنها صفحه‌های چسبناکی برای گرفتن شاخه‌ها و برگهای نرم وجود دارد. بعضی از قورباغه‌ها با استفاده از انگشتان پرده دارشان که به عنوان بال پرواز به کار می‌‌برند، از این درخت به آن درخت می‌‌پرند. این قورباغه درختی جنگلهای بارانی آمریکای مرکزی، یک قورباغه پرنده است که از این درخت می‌‌پرد. او در حالی که روی شاخه‌ها راه می‌‌رود، حشرات را شکار می‌‌کند.


 حقایق ثبت شده

وزغ نیزار متعلق به آمریکای مرکزی و جنوبی در سال 1935 برای کنترل سوسک های نیشکر که آفت ساقه‌های نیشکر هستند، به نواحی شما شرقی استرالیا برده شده. متاسفانه وزغ نیزار در محیط زیست خود بیش از حد سازگاری پیدا کرد. این وزغ به سرعت افزایش پیدا کرد و تعداد بیشماری از گونه‌های حشرات محلی و حیوانات استرالیا را خود. بعضی از این گونه‌ها در حال حاضر در معرض خطر قرار دارند. این وزغ به دلیل سمی بودن و غیر قابل خورده شدن، شکارچیان کمی دارد.

 گونه ها

تصویر:Frog distribution.png
پراکندگی قورباغه‌ها

3700 گونه از قورباغه‌ها و وزغها در دنیا وجود دارد که به غیر از قطب جنوب در همه نقاط عالم می‌‌توان آنها را یافت. برخی از آنها عبارت‌اند از:

  • قورباغه سبز
  • وزغ سبز
  • وزغ بیلچه‌پای
  • قورباغه نیزه سمی


           
چهار شنبه 19 مهر 1387برچسب:, :: 17:30
حسین و رضا
 

پلنگ جانوری از پستاندارهای معروف جهان است. در حدود ۲۱ سال عمر می‌کند. زیستگاه و قلمرو ومحیط جنگل‌ها، درخت زارهای باز و بیشه زارها، دشتها و کوهستانها در بخش‌هایی از افریقا ، خاورمیانه و آسیا زیست می‌کند. پلنگ بطور آرام درمیان علفهای بلند ایست کرده دمش را تکان می‌دهد. آنگاه این گربه بزرگ بسوی شکار می‌تازد، یک بز کوهی یا یک آهوئی با چنگالهایش باشکار خود درحال جنگ است. پلنگ شکار را روی زمین می‌کشد وبا ضربه زدن به گردن و گلوی بز کوهی جانور را می‌کشد. پلنگ بجای اینکه شکار را در محل صید بخورد آن را به نقطه دیگری می‌برد، معمولاً شکار را از محل شکار دور می‌سازد. و در جائی امن و محفوظ از چنگ کفتار‌ها کرکس‌ها و روباه‌ها قرار می‌دهد.

پلنگ ایرانی

شهریورماه سال ۱۳۷۲، ماده یوزى به همراه سه توله تشنه خود براى نوشیدن آب وارد باغ هاى اطراف شهر بافق شد. تعدادى افراد غیرمحلى با چوب به مادر و توله‌هایش حمله كردند، مادر موفق شد از این مهلكه جان سالم به در ببرد، اما توله‌ها اسیر دست انسان‌هاى ناآگاه شدند.

دو توله زیر ضربات چوب جان خود را از دست دادند و توله دیگر زخمى و ضرب خورده با كمك مردم بافق و ماموران حفاظت از محیط زیست آن شهرستان نجات یافتند، این توله كه بعدها ماریتا نام گرفت به پارك پردیسان تهران منتقل شد و بعد از ۹ سال اسارت، در سال ۸۲ به دلیل عفونت ریوى جان باخت. ‌به گفته شاهدان عینى، ماده یوز تا مدت‌ها به نزدیكى محل واقعه مى‌آمد و توله‌هایش را صدا مى‌زد.

امسال علاقمندان به یوز آسیایى روز نهم شهریور (سالروز نجات ماریتا) را روز حفاظت از یوزپلنگ نامیدند و در مراسمى یك روزه یوز آسیایى را به عنوان سمبل و میراث طبیعى ایرانیان معرفى كردند.

نسل یوزپلنگ آسیایى در تنها زیستگاهش ایران، در حال انقراض است. خبر جدیدى نیست، اما این خبر در ایران به جز تعدادى علاقه‌مند به محیط ‌زیست، واكنشى را برنیانگیخته است.

وضعیت یوز آسیایى چندان امیدواركننده نیست، البته اقداماتى برای حفظ این گونه در حال انجام است. در گذشته، زیستگاه یوز پراكندگى وسیعى از شبه جزیره عربستان تا هندوستان و تركمنستان داشته است. اما در قرن اخیر بر اساس اطلاعات موجود نسل یوز آسیایى جز در ایران در سایر كشورها منقرض شده است: عراق ۱۹۲۹، كویت ۱۹۴۲، هند ۱۹۴۷، قزاقستان ۱۹۷۰، پاكستان ۱۹۷۲، تركمنستان ۱۹۷۳، عربستان ۱۹۷۳، عمان ۱۹۷۷


 یوزپلنگ آسیایی

زیستگاه‌هاى یوز در ایران: گستره اى از بمپور در بلوچستان تا طبس، پارك ملى گلستان در خراسان، منطقه حفاظت شده خوش ییلاق، پارك ملى توران و پارك ملى كویر (سمنان)، نفت شاه در باختران، منطقه حفاظت شده موته در اصفهان، تمام مناطق یزد، منطقه بهرام گور فارس، حاجى آباد در بندرعباس و پارك ملى خبر، روچون و راور در كرمان در سالهاى قبل زیستگاه یوز آسیایى به شمار مى آمد.

اما در سالهاى اخیر یوز فقط در مناطق نایبندانِ طبس، بافق، دره انجیر و كالمند در استان یزد، ذخیره گاه زیستكره توران و پارك ملى كویر در سمنان، میاندشت در خراسان شمالى و بجستان در خراسان رضوى مشاهده شده است.


 مشخصات یوز آسیایی

یوزپلنگ از خانواده گربه سانان به شمار مى آید كه به دلیل داشتن دست و پایى بلند، بدنى كشیده و باریك و سینه اى فراخ تا حدود زیادى به سگ هاى تازى شبیه است. رنگ بدن یوز نخودى است و خال‌هاى ریز و درشتى آن را پوشانده است.

بسیارى از مردم یوز را با پلنگ اشتباه مى گیرند، اما تفاوت بارز این دو گونه در شكل خال‌هایشان است. در یوز خال‌ها توپر و گرد است، در حالى كه خال‌هاى پلنگ درشت و توخالى و گل مانند است. وجود نوار سیاه رنگى كه از گوشه چشم یوز تا دهان امتداد یافته و به "خط اشك" معروف است نیز از مشخصات بارز یوز به شمار میاید.

یوز سر كوچكى دارد و چشمانش براى بهتر دیدن از پشت بوته‌ها، نسبتا بالا قرار گرفته‌اند. همچنین یوز مى تواند با سرعت ۱۱۰ كیلومتر در ساعت ۵۰۰ متر بدود. یوزپلنگ آسیایى در طبیعت حدود ۱۲ سال زندگى مى كند. یوز ماده مى تواند یك تا هشت مرتبه بین سه تا چهار نوزاد به دنیا بیاورد. نوزاد یوز تا ۲۰ ماهگى باید در كنار مادر باشد تا نحوه شكار و گرفتن طعمه را آموزش ببیند.

خطراتى كه یوز را تهدید مى كند

دشمن طبیعى یوز، سگ‌ گله و پلنگ است. برخلاف تصور اكثر مردم، یوزها حیوانات آرامى هستند و هرگز به دام‌هاى اهلى حمله نمى‌كنند. سام خسروى‌فرد، مشاور پروژه حفاظت از یوز آسیایى در ایران مى گوید: ورود دام به زیستگاه یوز از تهدیدات اصلى زندگى یوزپلنگ است، علاوه بر این‌كه سگ گله ممكن است به یوز حمله كند، چوپانان هم به محض رویارویى با این حیوان با تصویر احتمال حمله یوز به دام‌ها، حیوان را با تیر یا سنگ مى زنند.

از سوى دیگر، با توجه به اینكه وجود آب در زیستگاه اصلى یوز كه دشت‌هاى باز و تپه ماهورهاى واقع در مناطق استپى و بیابانى است، یك موهبت محسوب مى‌شود، دام و بخصوص شتر وقتى سر آبشخور یا چشمه مى‌آیند، آن را اشغال مى كنند و دیگر نه یوز و نه طعمه هایش به آنجا نمى روند. در نتیجه طعمه هاى یوز مهاجرت مى كنند یا مى میرند و به دنبال آن زندگى یوز هم تحت تاثیر قرار مى گیرد.

گفتنى است كه غذاى اصلى این حیوان را آهو، جبیر، قوچ و میش، كل و بز و خرگوش تشكیل مى دهد كه امروزه به دلیل شكار بى‌رویه شكارچیان غیرمجاز مجهز به خودروها و موتورسیكلت‌هاى قدرتمند صحرایى، جمعیت آنها نیز به شدت در حال كاهش است.

 تلاش برای حفظ یوزپلنگ آسیایی

پروژه حفاظت از یوزپلنگ آسیایى، با همكارى برنامه توسعه سازمان ملل و سازمان حفاظت ازمحیط زیست در سال ۲۰۰۱ شروع به كار كرد. اعتبار این پروژه ۷۲۵ هزار دلار بود و سازمان حفاظت از محیط زیست هم تعهد كرد كه معادل همین مقدار پرداخت كند.

هوشنگ ضیایی مدیر پروژه، مى گوید: براى كار مطالعاتى و حفاظتى، ۵ منطقه انتخاب شد كه گمان مى‌رود ۸۰ درصد یوزهاى ایران در آن مناطق پراكنده‌اند. پارك ملى توران، پارك ملى كویر در استان سمنان، منطقه حفاظت شده بافق و پناهگاه‌هاى حیات‌وحش دره انجیر و نایبندان در استان یزد. ۳۲ نفر محیط بان علاقه‌مند هم استخدام كردیم به آنها آموزش دادیم تا ضمن حفاظت از منطقه و آماربردارى، از طریق آنها به مردم محلى آموزش هاى لازم داده شود.


 آمار موجود از یوز آسیایی

با اینكه آمار یوز آسیایى را در ایران گاهى بین ۵۰ تا ۶۰ قلاده و در كل، كمتر از ۱۰۰ قلاده عنوان كرده‌اند، سام خسروى فرد، مشاور پرو‍ژه بین‌المللى حفاظت از یوز آسیایى ترجیح مى‌دهد كه این اعداد را "حدس كارشناسى" بنامد تا "آمار"؛ چرا كه معتقد است یوزپلنگ حیوانى به شدت مخفى كار و فرارى از انسان است، به راحتى خود را در طبیعت استتار مى كند و گستره زیستگاهش بسیار وسیع است. همه این عوامل دست به دست هم مى دهند تا آمارگیرى از این گونه كارى بسیار مشكل شود.

هوشنگ ضیایى، بهترین روش آمارگیرى از یوز در ایران را استفاده از دوربین تله‌اى عنوان مى‌كند. دوربین‌هاى تله‌اى نوعى از دوربین‌هاى اتوماتیك هستند كه با عبور حیوان از جلوى چشمى دوربین، فاصله اى ۱۵ مترى را عكس مى گیرند. در واقع این دوربین‌ها حضور حیوان را هم بواسطه تغییر شدت نور دریافتى در لحظه عبور درمى‌یابند و هم از روى درجه حرارت بدن حیوان.

مراقبت در زمان بیهوشی و انجام عملیات نصب گردنبند جی پ اس بر روی یوزپلنگ -

وى مى‌گوید: ابتدا گذرگاه‌هاى یوز را از روى ردپاى حیوان مشخص كرده، سپس دوربین‌هاى تله‌اى را در آنجا كار مى‌گذاریم. خال‌هاى روى بدن یوز، مانند اثر انگشت انسان، منحصربفرد است. بنابراین از روى عكس‌ها، تعداد یوزها را در آن فاصله، مشخص كرده و با انجام كارهاى آمارى جمعیت یوز آن ناحیه را تخمین مى‌زنند.

 نصب گردنبند ردیاب برروى یوز

ژانویه سال ۲۰۰۷، پروژه رادیوتله مترى و نصب گردنبندهاى ردیاب روى یوزآسیایى براى نخستین بار به صورت عملى آغاز شد. طرف ایرانى این پروژه سازمان حفاظت محیط زیست، دفتر برنامه توسعه سازمان ملل (یو ان دى پى) در ایران و پروژه حفاظت از یوز آسیایى و طرف خارجى آن هم انجمن حفاظت از حیات وحش امریكا (دبلیو سى اس) است .گردنبند ردیاب (جى.پى.اس كولار) شامل یك فرستنده و گیرنده رادیویى و قطعه اى براى تنظیم زمان باز شدن قلاده است.

هومن جوكار، مدیر این پروژه در تهران، هدف از نصب این ردیاب را بدست آوردن اطلاعاتى در مورد زیستگاه، توقف گاه، مسیرهاى رفت و آمد و مهاجرت یوز عنوان كرده و مى گوید این گردنبندها، آنتن زمینى دیگرى دارد كه اگر از یك فاصله اى به گونه نزدیك تر شویم، بدون دسترسى مستقیم به گردنبند، اطلاعات توسط امواج (یو.اچ.اف) به دستگاهى زمینى منتقل مى شود و از كل این اطلاعات، مى توان به رفتارشناسى این حیوان پى برد.

وزن این گردنبدها ۲۸۰ گرم است. محدودیت زمانى این گردنبند باطرى آن است كه جى پى اس آن تا دوسال مى ‌تواند فعال بماند. گردنبندها طورى تنظیم شده اند كه بعد از گذشت ۱۸ ماه، خودبه‌خود باز مى شوند و از روى سیگنال‌هایى كه مى فرستد، متوجه مى شویم كه كجاست.

هومن جوكار نحوه نصب این گردنبندهاى ردیاب را این‌گونه توضیح مى‌دهد: در ابتداى كاربراى گرفتن یوز در محل گذرشان، ۱۳ تله را با فاصله مى‌گذاریم كه مجهز به فرستنده سیگنال هستند. به محض این‌كه حیوان در این تله ها مى افتد، تیم به محل مورد نظر رفته و دامپزشك تیم اقدام به بیهوش كردن یوز مى‌كند. نمونه بردارى از خون و بافت حیوان، نصب گردنبند و جاگذارى میكروچیپى در پشت گردن یوز از اقدامات بعدى گروه است. بعد از آن از دارویى براى به هوش آوردن حیوان استفاده مى كنیم تا حیوان، بیهوش در طبیعت نماند و خطراتى تهدیدش نكند.

وى اضافه مى كند: با استفاده از تجربیاتى كه در افریقا براى نصب گردنبد روى یوز پلنگ آفریقایى داشتیم، در ژانویه در منطقه حفاظت شده بافق (یزد) مستقر شدیم و در نهایت در فوریه به شكل آزمایشى در مرحله اول موفق به نصب این ردیاب روى ۲ یوز و یك پلنگ شدیم. این كار حاصل حدودا دو ماه تلاش شبانه روزى تیم در بیابان بود. اما از آنجا كه براى مطالعات و آمارگیرى حداقل نیاز به ۶ نمونه در یك منطقه داریم، دوباره از آبان ماه همان تیم جمع مى شویم و امیدواریم كه این بار با در اختیار داشتن تجربه بیشتر، روى ۴ نمونه دیگر نیز این ردیاب را وصل كنیم.



           
چهار شنبه 19 مهر 1387برچسب:, :: 17:13
حسین و رضا

پشت جوجه تیغی ها توسط خارهایی پوشیده شده است، که به عنوان موی آنها عمل میکند و سمی نیست بر خلاف خارپشت ها که خارهایش به سختی از بدن صدمه دیده خارج می شود.

دفاع طبیعی جوجه تیغی ها پرتاب خارهای پشتش است اما از این نوع دفاع در آخرین مرحله استفاده میکنند. ابتدا سعی میکند که فرار کند یا مهاجم را مجبور به فرار نماید که البته میزان استفاده از خارها و یا روش های دیگر بستگی به گونه جوجه تیغی دارد.

همه جوجه تیغی ها ذاتا شب زی هستن البته با توجه به گونه های مختلف برخی از آنها چندین بار در روز بیدار می شوند. جوجه تیغی ها زمان زیادی از روز را زیر علف ها، صخره ها یا درون گودال به خواب می گذرانند.

بیشتر گونه ها بر اساس عادت با کندن زمین برای خود پناهگاه درست می کنن، اغلب گونه های وحشی خواب زمستانی دارند که مدت خوابشان با توجه به دما، نژاد و فراوانی غذا متفاوت است.

جوجه تیغی ها ۵ انگشت با ناخن های کوچک در پنجه جلویی دارند و در پنجه عقبی ۴ انگشت با ناخن های بلند دارند.

جوجه تیغی ها واقعا پر سر و صدا هستند آنها برای ارتباط برقرار کردن فقط خر خر یا خس خس نمیکنند بلکه گاهی با صدای بلند جیغ می زنند ( که این موضوع هم بستگی به گونه و نژاد انها دارد)

جوجه تیغی ها بعضی اوقات کار عجیبی انجام می دهند که به اصطلاح به آن مسح کردن یا روغن مالی کردن می گویند. هنگامی که حیوان بوی خاصی را استنشاق می کند، شروع میکند به لیس زدن گاز گرفتن منشا بو، و سپس بزاق عطر گرفته خود را به خارهایش می مالد. هیچ دلیل علمی برای این کار جوجه تیغی یافت نشده است اما برخی می گویند که اون این کار را برای استتار و هم بو شدن با محیط اطراف انجام میدهد.

جوجه تیغی ها یک نوع پادزهر طبیعی بر علیه سم مار در بدنشان دارند که بخاطر پروتئین خاصی است که در سیستم عضلانی حیوان وجود دارد. جوجه تیغی هم زیستی مسالمت آمیزی با سایر حیوانات مانند گربه ها و سگ ها دارد. و در مقابل تهدید های اینگونه حیوانات درون خود می غلطد تا تهدید بر طرف شود.

  • جیره غذایی

بر خلاف طبقه بندی های قدیمی، جوجه تیغی ها فقط حشره خوار نیستند بلکه بیشتر در تیره همه چیز خواران قرار می گیرند. غذاهای جوجه تیغی حشرات، حلزون، قورباغه، وزغ، مار، تخم پرندگان، لاشه حیوانات، قارچ، ریشه علف ها، خربزه و هندوانه می باشد. که بسته به گونه آنها متفاوت است.

جوجه تیغی ها گهگاه بعد از باران دنبال کرم خاکی می گردند. همچنین غذای اصلی جوجه تیغی های جنگلی که به نوع اروپایی مشهور هستند حشرات می باشند. که این موضوع در مورد همه صدق نمیکند. در مناطقی که جوجه تیغی های وحشتی زندگی میکنند معمولا آفات نباتی وجود ندارد و کنترل شده است. بعضی کشاورزان برای جذبه جوجه تیغی ها برایشان غذا می ریزند. همچنین انها پنیر، شیر، و محصولات لبنی را مصرف می کنند.

نوع خانگی آنها جوجه تیغی های چهار انگشته-Four-toed hedgehoog می توان از پنیر دولمه به عنوان مکمل غذایی استفاده کرد. غذای سگ و گربه از محصولات لبنی بهتر است اما هر دوی آنها چربی بالا و پروتئین کم دارند. به نظر می رسد که بهتر است مقدار کمی از انها در جیره غذاییشان قرار داده شود و اجازه داده شود که انها بیشتر در باغ غذای خود را تامین کنند.

  • تولید مثل و طول عمر

با توجه به گونه به طور متوسط دوران حاملگی از ۳۵ تا ۵۸ روز طول می کشد. و به طور متوسط گونه های بزرگتر ۳ تا ۴ و گونه های کوچیکتر ۵ تا۶ نوزاد بدنیا می آورند. مانند بسیاری از حیوانات این موضوع غیر طبیعی نیست که جوجه تیغی مذکر علاقه مند به کُشتن نوزاد های مذکر ست.

طول عمر جوجه تیغی ها ارتباط مستقیمی با اندازه انها دارد، گونه های بزرگتر ۴ تا ۷ سال در دنیای وحشی زندگی میکنند. (رکورد ۱۶ سال هم در برخی از آنها دیده شده است ) و گونه های کوچکتر ۲ تا ۴ سال در دنیای وحشی و ۴ تا ۷ سال در محیط حفاظت شده زندگی می کنند. جوجه تیغی ها کور مادرزاد هستند. برخی معتقدند که آنها بدون خار متولد می شوند اما تنها ساعتی پس از تولد خارها به راحتی قابل دیدن هستند.

  • جوجه تیغی های اهلی

اغلب جوجه تیغی های اهلی دو رگه هستند، و نژادی از جوجه تیغی های شمال آفریقا و جوجه تیغی های چهار انگشته هستند. که کوچکتر از گونه اروپای غربی می باشند. بعضی از جوجه تیغی های اهلی گونه گوش دراز و هندی می باشند.

جوجه تیغی باید در دمای ۲۲ تا ۲۹ درجه سانتی گراد نگه داری شود و به طور طبیعی، از دمای سرد دور نگه داشته شود.

امروزه برخی فروشگاهای حیوانات غذاهایی با فرمول مخصوص برای جوجه تیغی ها نیز عرضه میکند. که ترکیبی از سوسک، کرم، بچه موش … می باشد.

برخی از ایالات کانادا و آمریکا داشتن جوجه تیغی به عنوان حیوان خانگی غیر قانونی ست و نیاز به گواهینامه خاصی دارد، که چنین محدودیتی در برخی از کشورهای اروپایی  به جز اسکاندیناوی وجود ندارد.

به نظر می رسد که خرید جوجه تیغی های اهلی به دلیل ظاهر مظلوم و سرزنده اش در سالهای اخیر افزایش پیدا کرده است . نگهداری آنها به عنوان حیوان خانگی مشکل است چرا که انها در مقابل تغییرات اب و هوایی و شرایط مقاومت کمی محیطی دارند.

  • بیماریها

انسان ها بیماری های مشترک زیادی با جوجه تیغی دارند شامل سرطان، بیماریهای ناشی از چاقی و قلبی عروقی. سرطان در میان جوجه تیغی ها بسیار شایع است



           
سه شنبه 18 مهر 1387برچسب:, :: 17:48
حسین و رضا

 

ابن سینا
ابوعلی حسین بن عبدالله بن سینا، مشهور به ابوعلی سینا و ابن سینا و پور سینا (زادهٔ ۱ شهریور ۳۵۹ خورشیدی در بخارا-درگذشتهٔ ۴۱۶ خورشیدی در همدان، ۳۷۰-۴۲۸ قمری، ۹۸۰-۱۰۳۷ میلادی]، از مشهورترین و تاثیرگذارترینِ فیلسوفان و دانشمندان ایرانی جهان اسلام بود. وی ۴۵۰ کتاب در زمینه‌های گوناگون نوشته‌است که شمار زیادی از آن‌ها در مورد پزشکی و فلسفه است. جرج سارتن او را مشهورترین دانشمند سرزمین‌های اسلامی می‌داند که یکی از معروف‌ترین‌ها در همهٔ زمان‌ها و مکان‌ها و نژادها است. کتاب معروف او «قانون» است.

زندگی

ابن سینا یا پورسینا حسین پسر عبدالله متولد سال ۳۷۰ هجری قمری و در گذشته در سال ۴۲۸ هجری قمری، دانشمند و پزشک و فیلسوف بود. نام او را ابن سینا، ابوعلی سینا، و پور سینا گفته‌اند. در برخی منابع نام کامل او با ذکر القاب چنین آمده: حجةالحق شرف‌الملک شیخ الرئیس ابو علی حسین بن عبدالله بن حسن ابن علی بن سینا البخاری. وی صاحب تألیفات بسیاری است و مهم‌ترین کتاب‌های او عبارت‌اند از شفا در فلسفه و منطق، و قانون در پزشکی.

«بوعلی سینا را باید جانشین بزرگ فارابی و شاید بزرگ‌ترین نماینده حکمت در تمدن اسلامی بر شمرد. اهمیت وی در تاریخ فلسفه اسلامی بسیار است زیرا تا عهد او هیچ‌یک از حکمای مسلمین نتوانسته بودند تمامی اجزای فلسفه را که در آن روزگار حکم دانشنامه‌ای از همه علوم معقول داشت در کتب متعدد و با سبکی روشن مورد بحث و تحقیق قرار دهند و او نخستین و بزرگ‌ترین کسی است که از عهده این کار برآمد.»(اموزش و دانش در ایران، ص۱۲۵)

«وی شاگردان دانشمند و کارآمدی به مانند ابوعبید جوزجانی، ابوالحسن بهمنیار، ابو منصور طاهر اصفهانی و ابوعبدالله محمد بن احمد المعصومی را که هر یک از ناموران روزگار گشتند تربیت نمود.»(خدمات متقابل اسلام و ایران، ص۴۹۳)


بخشی از زندگینامه او به گفته خودش به نقل از شاگردش ابو عبید جوزجانی بدین شرح است:

پدرم عبدالله از مردم بلخ بود در روزگار نوح پسر منصور سامانی به بخارا درآمد. بخارا در آن عهد از شهرهای بزرگ بود. پدرم کار دیوانی پیشه کرد و در روستای خرمیثن به کار گماشته شد. به نزدیکی آن روستا، روستای افشنه بود. در آنجا پدر من، مادرم را به همسری برگزید و وی را به عقد خویش درآورد. نام مادرم ستاره بود من در ماه صفر سال ۳۷۰ از مادر زاده شدم. نام مرا حسین گذاشتند چندی بعد پدرم به بخارا نقل مکان کرد در آنجا بود که مرا به آموزگاران سپرد تا قرآن و ادب بیاموزم. دهمین سال عمر خود را به پایان می‌بردم که در قرآن و ادب تبحر پیدا کردم آنچنان‌که آموزگارانم از دانسته‌های من شگفتی می‌نمودند.

در آن هنگام مردی به نام ابو عبدالله به بخارا آمد او از دانش‌های روزگار خود چیزهایی می‌دانست پدرم او را به خانه آورد تا شاید بتوانم از وی دانش بیشتری بیاموزم وقتی که ناتل به خانه ما آمد من نزد آموزگاری به نام اسماعیل زاهد فقه می‌آموختم و بهترین شاگرد او بودم و در بحث و جدل که شیوه دانشمندان آن زمان بود تخصصی داشتم.

ناتلی به من منطق و هندسه آموخت و چون مرا در دانش اندوزی بسیار توانا دید به پدرم سفارش کرد که مبادا مرا جز به کسب علم به کاری دیگر وادار سازد و به من نیز تاکید کرد جز دانش آموزی شغل دیگر برنگزینم. من اندیشه خود را بدانچه ناتلی می‌گفت می‌گماشتم و در ذهنم به بررسی آن می‌پرداختم و آن را روشن‌تر و بهتر از آنچه استادم بود فرامی‌گرفتم تا اینکه منطق را نزد او به پایان رسانیدم و در این فن بر استاد خود برتری یافتم.

چون ناتلی از بخارا رفت من به تحقیق و مطالعه در علم الهی و طبیعی پرداختم اندکی بعد رغبتی در فراگرفتن علم طب در من پدیدار گشت. آنچه را پزشکان قدیم نوشته بودند همه را به دقت خواندم چون علم طب از علوم مشکل به شمار نمی‌رفت در کوتاه‌ترین زمان در این رشته موفقیت‌های بزرگ بدست آوردم تا آنجا که دانشمندان بزرگ علم طب به من روی آوردند و در نزد من به تحصیل اشتغال ورزیدند. من بیماران را درمان می‌کردم و در همان حال از علوم دیگر نیز غافل نبودم. منطق و فلسفه را دوباره به مطالعه گرفتم و به فلسفه بیشتر پرداختم و یک سال و نیم در این کار وقت صرف کردم. در این مدت کمتر شبی سپری شد که به بیداری نگذرانده باشم و کمتر روزی گذشت که جز به مطالعه به کار دیگری دست زده باشم.

 

 

قبر ابن سینا

بعد از آن به الهیات رو آوردم و به مطالعه کتاب ما بعد الطبیعه ارسطو اشتغال ورزیدم ولی چیزی از آن نمی‌فهمیدم و غرض مؤلف را از آن سخنان درنمی‌یافتم از این رو دوباره از سر خواندم و چهل بار تکرار کردم چنان‌که مطالب آن را حفظ کرده بودم اما به حقیقت آن پی نبرده‌بودم. چهره مقصود در حجاب ابهام بود و من از خویشتن ناامید می‌شدم و می‌گفتم مرا در این دانش راهی نیست... یک روز عصر از بازار کتابفروشان می‌گذشتم کتابفروش دوره گردی کتابی را در دست داشت و به دنبال خریدار می‌گشت به من الحاح کرد که آن را بخرم من آن را خریدم، اغراض مابعدالطبیعه نوشته ابو نصر فارابی، هنگامی که به در خانه رسیدم بی‌درنگ به خواندن آن پرداختم و به حقیقت مابعدالطبیعه که همه آن را از بر داشتم پی بردم و دشواری‌های آن بر من آسان گشت. از توفیق بزرگی که نصیبم شده بود بسیار شادمان شدم. فردای آن روز برای سپاس خداوند که در حل این مشکل مرا یاری فرمود. صدقه فراوان به درماندگان دادم. در این موقع سال ۳۸۷ بود و تازه ۱۷ سالگی را پشت سر نهاده بودم.

وقتی من وارد سال ۱۸ زندگی خود می‌شدم نوح پسر منصور سخت بیمار شد، اطباء از درمان وی درماندند و چون من در پزشکی آوازه و نام یافته بودم مرا به درگاه بردند و از نوح خواستند تا مرا به بالین خود فرا خواند. من نوح را درمان کردم و اجازه یافتم تا در کتابخانه او به مطالعه پردازم. کتابهای بسیاری در آنجا دیدم که اغلب مردم حتی نام آنها را نمی‌دانستند و من هم تا آن روز ندیده بودم. از مطالعه آنها بسیار سود جستم.چندی پس از این ایام پدرم در گذشت و روزگار احوال مرا دگرگون ساخت من از بخارا به گرگانج خوارزم رفتم. چندی در آن دیار به عزت روزگار گذراندم نزد فرمانروای آنجا قربت پیدا کردم و به تالیف چند کتاب در آن شهر توفیق یافتم پیش از آن در بخارا نیز کتاب‌هایی نوشته بودم.

در این هنگام اوضاع جهان دگرگون شده بود ناچار من از گرگانج بیرون آمدم مدتی همچون آواره‌ای در شهرها می‌گشتم تا به گرگان رسیدم و از آنجا به دهستان رفتم و دوباره به گرگان بازگشتم و مدتی در آن شهر ماندم و کتابهایی تصنیف کردم. ابو عبید جوزجانی در گرگان به نزدم آمد.

 

 

ابو عبید جوزجانی گوید: این بود آنچه استادم از سرگذشت خود برایم حکایت کرد. چون من به خدمت او پیوستم تا پایان حیات با او بودم. بسیار چیزها از او فرا گرفتم و بسیاری از کتابهای او را تحریر کردم استادم پس از مدتی به ری رفت و به خدمت مجدالدوله از فرمانروایان دیلمی درآمد و وی را که به بیماری سودا دچار شده بود درمان کرد و از آنجا به قزوین و از قزوین به همدان رفت و مدتی دراز در این شهر ماند و در همین شهر بود که استادم به وزارت شمس‌الدوله دیلمی فرمانروای همدان رسید. در همین اوقات استادم کتاب قانون را نوشت و تالیف کتاب عظیم شفا را به خواهش من آغاز کرد. چون شمس الدوله از جهان رفت و پسرش جانشین وی گردید استاد وزارت او را نپذیرفت و چندی بعد به او اتهام بستند که با فرمانروای اصفهان مکاتبه دارد و به همین دلیل به زندان گرفتار آمد ۴ ماه در زندان بسر برد و در زندان ۳ کتاب به رشته تحریر درآورد. پس از رهایی از زندان مدتی در همدان بود تا با جامه درویشان پنهانی از همدان بیرون رفت و به سوی اصفهان رهسپار گردید. من و برادرش و دو تن دیگر با وی همراه بودیم. پس از آنکه سختیهای بسیار کشیدیم به اصفهان در آمدیم. علاءالدوله فرمانروای اصفهان استادم را به گرمی پذیرفت و مقدم او را بسیار گرامی داشت و در سفر و حضر و به هنگام جنگ و صلح استاد را همراه و همنشین خود ساخت. استاد در این شهر کتاب شفاء را تکمیل کرد و به سال ۴۲۸ در سفری که به همراهی علاءالدوله به همدان می‌رفت، بیمار شد و در آن شهر در گذشت و به خاک سپرده شد.او با روش های متفکرانه بیماران را درمان می کرد.

 

ابن سینای فیلسوف

ابن سینا بسیار تابع فلسفه ارسطو بود و از این نظر به استادش فارابی شباهت دارد. مبحث منطق و نفس در آثار او در واقع همان مبحث منطق و نفس ارسطو و شارحان او نظیر اسکندر افرودیسی و ثامیسطیوس است. اما ابن سینا هرچه به اواخر عمر نزدیک می‌شد، بیشتر از ارسطو فاصله می‌گرفت و به افلاطون و فلوطین و عرفان نزدیک می‌شد. داستان‌های تمثیلی او و نیز کتاب پرحجم منطق المشرقین که اواخر عمر تحریر کرده بود، شاهد این مدعاست.متاسفانه امروزه از این کتاب تنها مقدمه اش در دست است. اما حتی در همین مقدمه نیز ابن سینا به انکار آثار دوران ارسطویی خویش مانند شفا و نجات می‌پردازد.[۷]

 

 آثار ابن سینا

 

 

نسخه‌ای از کتاب قانون ابن سینا به زبان لاتین، چاپ ۱۴۸۴ میلادی در مخزن کتب نفیس کتابخانه مرکز علوم درمانی دانشگاه تکزاس در سن‌آنتونیو

به دلیل آنکه در آن عصر، عربی زبان رایج آثار علمی بود، ابن سینا و سایر دانشمندان ایرانی که در آن روزگار می‌زیستند کتابهای خود را به زبان عربی نوشتند. بعدها بعضی از این آثار به زبانهای دیگر از جمله فارسی ترجمه شد.

افزون بر این، ابن‌سینا در ادبیات فارسی نیز دستی قوی داشته‌است. بیش از ۲۰ اثر فارسی به او منسوب است که از میان آن‌ها انتساب دانشنامه علائی و رساله نبض بدو مسلم است. آثار فارسی ابن‌سینا، مانند سایر نثرهای علمی زمان وی، با رعایت ایجاز و اختصار کامل نوشته شده‌است.[۸]

آثار فراوانی از ابن‌سینا به جا مانده و یا به او نسبت داده شده که فهرست جامعی از آن‌ها در فهرست نسخه‌های مصنفات ابن سینا[۹] آورده شده‌است. این فهرست شامل شامل ۱۳۱ نوشته اصیل از ابن سینا و ۱۱۱ اثر منسوب به او است.[۸]

از مصنفات اوست: كتاب المجموع در یك جلد، كتاب الحاصل و المحصول در بیست جلد، كتاب البرّ و الاثم، در دو جلد، كتاب الشفاء، در هجده جلد، كتاب القانون فى الطب، در هجده جلد، كتاب الارصاد الكلیه، در یك جلد، كتاب الانصاف، در بیست جلد، كتاب النجاه، در سه جلد، كتاب الهدایه، در یك جلد، كتاب الاشارات، در یك جلد، كتاب المختصر الاوسط، در یك جلد، كتاب العلائى، در یك جلد، كتاب القولنج، در یك جلد، كتاب لسان العرب فى اللغه، در ده جلد، كتاب الادویة القلبیه، در یك جلد، كتاب الموجز، در یك جلد، كتاب بعض الحكمة المشرقیه، در یك جلد، كتاب بیان ذوات الجهه، در یك جلد، كتاب المعاد، در یك جلد، كتاب المبدأ و المعاد، در یك جلد.

و رساله‏هاى او عبارتند از:

رسالة القضاء و القدر، رسالة فى الآلة الرصدیه، رسالة عرض قاطیغوریاس، رسالة المنطق بالشعر، قصائد فى العظة و الحكمه، رسالة فى نعوت المواضع الجدلیه، رسالة فى اختصار اقلیدس، رسالة فى مختصر النبض به زبان فارسى، رسالة فى الحدود، رسالة فى الاجرام السماویة، كتاب الاشاره فى علم المنطق، كتاب اقسام الحكمه، كتاب النهایه، كتاب عهد كتبه لنفسه، كتاب حىّ بن یقطان، كتاب فى انّ ابعاد الجسم ذاتیة له، كتاب خطب، كتاب عیون الحكمه، كتاب فى انّه لا یجوز ان یكون شى‏ء واحد جوهریا و عرضیا، كتاب انّ علم زید غیر علم عمرو، رسائل اخوانیه و سلطانیه و مسائل جرت بینه و بین بعض العلماء.

 

 

ابن سینا در تمبری :

پزشگی است که در ان تمام مبانی اصلی طب سنتی مورد بحث قرار کرفته‌است مانند :مبانی تشریح/آناتومی/ مبانی علامت شناسی/سمیولوژی/داروشناسی وداروسازی و نسخه نویسی/فارماکولوژی/وغیره.کتاب قانون در سال ۱۳۶۰ توسط مرحوم شرفکندی (ماموستا هژار) از زبان عربی به زبان فارسی امروزی ترجمه شد وتوسط انتشارات سروش منتشرگردید وتاکنون چندین بار تجدید چاپ شده‌است. کتاب قانون در دانشگاه‌های اروپایی وآمریکایی تا دو قرن پیش مورد استفاده پزشکان بوده وبه اکثر زبانهای دنیا ترجمه شده‌است و بعد از انجیل بیشترین چاپ را داشته‌است. افلاطون مغز و قلب و کبد رااز اعضای حیاتی بدن انسان ذکر کرده بود و لذا این اعضارا مثلث افلاطون (تریگونوم پلاطو) مینامیدند.ابن سینااعلام نمود که دوام وبفائ نسل انسان وابسته به دستگاه تولید مثل است ولذا جمع چهار عضو مذکور را مربع ابن سینا (کوادرانگولا اویسینا) نامیدند. وی همچنین علاقه مند به تاثیرات اندیشه بر جسم بود و آثاری نیز در باب روانشناسی دارد.

 

+ نوشته شده در  سه شنبه 1 تیر1389ساعت   توسط نیوشا آریا  |  نظر بدهید


           
سه شنبه 18 مهر 1387برچسب:, :: 16:59
حسین و رضا

١- گوجه فرنگی


گوجه فرنگی غیر از ویتامین C ، محتوی مقدار زیادی "لیکوپن" می باشد. لیکوپن ماده ای است که خطر سرطان های پروستات و تخمدان را کم می کند.

محصولات گوجه فرنگی از قبیل: رب گوجه فرنگی، سس گوجه فرنگی و کچاپ نیز ضد سرطان می باشند.  


2- کلم بروکلی و دیگر کلم ها

کلم ها غیر از کلسیم، منبع غنی "سولفورافان" ( sulforaphane ) هستند. این ماده خطر بروز سرطان های معده ، سینه و پوست را کم می کند.

مقدار سولفورافان در کلم بروکلی بیشتر از بقیه کلم هاست.


3- آواکادو

آواکادو، پتاسیم بیشتری نسبت به موز دارد. همچنین، منبع خوب بتاکاروتن و آنتی اکسیدان می باشد. مصرف آواکادو برای درمان سرطان کبد و بیماری های کبدی مفید است.

4- توت ها


توت ها دارای ماده ای به نام "آنتوسیانین" ( anthocyanin ) هستند. این ماده یک آنتی اکسیدان قوی می باشد و در مقابل سرطان های روده بزرگ و مری از بدن محافظت می کند.


5- دانه سویا

سویا داری "ایزوفلاون" می باشد. محصولات به دست آمده از سویا مانند توفو، شیر سویا و آجیل سویا نیز دارای این ماده می باشند.

این ماده خطر سرطان های سینه، تخمدان و پروستات را کاهش می دهد که این کار را به وسیله محافظت سلول های بدن از اثرات زیان آور استروژن ها انجام می دهد.
چای


6- چای

چای سبز و چای سیاه دارای منبع طبیعی ""catechin می باشند. این ماده یک آنتی اکسیدان قوی می باشد و از رشد سرطان جلوگیری می کند. همچنین سرطان های کبد، پوست و معده را کاهش می دهد.


7- کدو تنبل

کدو تنبل ، هویج، نارنج، فلفل قرمز و زرد و سیب زمینی شیرین منبع غنی "بتا کاروتن" هستند. این مواد به عنوان آنتی اکسیدان های قوی شناخته شده اند و مصرف مداوم آنها منجر به کاهش انواع مختلف سرطان ها می شود.


8- اسفناج

اسفناج دارای "لوتئین" ( lutein )، ویتامین های A ، C و E می باشد. همه این مواد به عنوان آنتی اکسیدان شناخته شده اند. اسفناج سرطان های کبد، ریه، سینه، تخمدان، روده بزرگ و پروستات را از بدن دور می کند.

9- چغندر قرمز


چغندر دارای "فلاوونوئید" می باشد. این ماده به عنوان یک ضد سرطان شناخته شده است. ادرار اشخاص مصرف کننده این چغندر، قرمز رنگ می باشد.


10- هویج

هویج دارای "بتاکاروتن" زیادی می باشد و برای جلوگیری از سرطان های ریه، دهان، حلق، معده، روده، کیسه صفرا ، پروستات و سینه بسیار مفید می باشد. البته نباید در مصرف آن زیاده روی کرد.

11- سیر


مطالعات نشان داده که خانواده پیازها، از قبیل، سیر، موسیر و تره فرنگی، در افراد سالم سلول های سرطان زا را از بین می برند و در بیماران سرطانی، رشد این سلول ها را کُند می کنند. در این رابطه، اثر سیر از همه بیشتر می باشد. به طور کلی، سیر خطر سرطان های معده، روده بزرگ، مری و سینه را کم می کند.

سیر ریز ریز شده را 10 دقیقه قبل از آماده شدن غذا، در غذای خود بریزید تا قدرت مبارزه با سرطان را در بدن خود افزایش دهید.


12- آناناس

آناناس دارای آنتی اکسیدان و ویتامین C می باشد. این میوه، بدن را در برابر سرطان های ریه و سینه حفظ می کند.

13- سیب


همانطور که می دانید سیب یک آنتی اکسیدان می باشد. علاوه بر آن، دارای ماده ای به نام "quercetin" می باشد. این ماده خطر سرطان ریه و رشد سلول های سرطان پروستات را کم می کند.
14- پرتقال


همانطور که می دانید، پرتقال منبع غنی ویتامین C است. تحقیقات نشان داده است که، این میوه اثر ضد سرطانی نیز دارد. پرتقال، از سرطان معده و ریه جلوگیری می کند.


15- انگور قرمز

انگور قرمز ماده ای دارد که از فعالیت آنزیمی که مسئول ساخت و رشد سلول های سرطانی است، جلوگیری می کند.


16- ریشه شیرین بیان

ریشه شیرین بیان از رشد سلول های سرطان پروستات جلوگیری می کند. ولی در مصرف آن زیاده روی نکنید، زیرا مصرف بیش از اندازه آن، موجب افزایش فشار خون می گردد.


17- قارچ

قارچ، سطح ایمنی بدن را بالا می برد و با سلول های سرطانی می جنگد.



18- غذاهای دریایی و روغن ماهی


از آنجایی که غذاهای دریایی دارای اسیدهای چرب امگا 3 می باشند، روی سوخت و ساز سلول ها اثر دارند و مصرف اسیدهای چرب اشباع را کم می کنند.

مصرف روزانه ی این غذاها، قوی ترین و موثرترین اسلحه برای مبارزه با سرطان ها می باشد و سرطان هایی از قبیل، روده بزرگ، پروستات و سینه را از بین می برند.


19- مویز

دارای اسیدهای چرب امگا 3 و امگا 6 و ویتامین E می باشد.

مویز ضد سرطان، درمان کننده سرطان، درمان کننده بیماری های قلبی و پایین آورنده ی فشار خون است و برای نرمی و انعطاف پذیری رگ ها بسیار مفید می باشد.


20- زردچوبه


زردچوبه از سرطان های معده و روده بزرگ جلوگیری می کند. همچنین تعداد سلول های سرطانی را کم می کند.


 تبیان



           
سه شنبه 18 مهر 1387برچسب:, :: 16:44
حسین و رضا

 

یک بی گناه به جرم قتل نکرده می افته زندان
بعضی از شاهدا راست میگفتند بعضی هام دروغ
تعداد رای ها مساوی بود
قاضی گفت دو تا برگه ور می داریم رو یکی مینویسیم اعدام روی یکی مینویسیم آزادی
بعد یکی شونو مجرم ور می داره اگر اعدام بود اعدام میشه اگر نبود هم که آزاد میشه
زندانی از یجا خبر دار میشه که روی هر دو کاغذ اعدام نوشته شده
چی کار کنه تا آزاد شه؟؟؟

 



           
سه شنبه 18 مهر 1387برچسب:, :: 16:2
حسین و رضا

اگر خودتان لباس هایتان را اتو می کنید بهتر است...

لباس هاى اتو شده و ملحفه هاى صاف و اتو كشیده، هم تمیزتر و زیباتر به نظر مى رسند و هم هنگام استفاده احساسى از رضایت و خشنودى را براى شما به ارمغان مى آورند. اما اتو كشیدن لباس ها نه تنها كار چندان ساده اى نیست بلكه اگر با رعایت روش صحیح آن انجام نشود مشكل تر می شود و نتیجه آن نیز رضایت بخش نخواهد بود. چه بسا بى توجهى در هنگام اتوكارى به سوختن، خراب شدن و در نهایت از بین رفتن و بى استفاده شدن لباس هاى گاه گرانقیمت نیز منجر شود.اتوكشى به دو روش انجام مى شود : با استفاده از اتو پرسى و یا به وسیله اتوهاى دستى.


براى صاف كردن ملحفه ها، پارچه هاى نخى، پلى استر و ابریشم، اتوى دستى مناسب تر است.
این دو نوع اتو در حقیقت به دو شیوه متفاوت لباس ها را صاف مى كنند؛ اولى با پرس كردن و فشردن پارچه آن را صاف مى كند و اتوى دستى با كشیده شدن بر روى سطح پارچه چروك هاى آن را باز مى كند. هر یك از این دو روش براى انواع خاصى از پارچه و لباس مناسب تر هستند و برخلاف تصور ما همیشه و براى همه لباس ها یكسان و قابل جایگزینى با یكدیگر نیستند. گرچه ما اغلب در منزل از اتوهاى دستى براى اتو كردن تقریباً تمام لباس ها و انواع پارچه هاى مختلف استفاده مى كنیم. پارچه هاى ظریف مانند ژرسه، پارچه های پشمى و همچنین لباس هاى پیلى دار باید به وسیله اتوى پرسى اتوكشى شوند. اما براى صاف كردن ملحفه ها، پارچه هاى نخى، پلى استر و ابریشم، اتوى دستى مناسب تر است.

جدا از نوع اتویى كه مورد استفاده قرار مى دهید براى رسیدن به نتیجه مطلوب و پیشگیرى از آسیب دیدن لباس ها همیشه به خاطر داشته باشید قبل از شروع اتوكشى به اطلاعات درج شده در قسمت داخلى لباس ها كه شما را از قابلیت پارچه براى اتوكشى و میزان درجه مناسب آن آگاه مى كند توجه كنید و چنانچه استفاده از اتو براى پارچه لباس مجاز باشد درجه اتو را روى میزان ذكر شده تنظیم كنید.

پس از تنظیم درجه اتو، به تناسب جنس پارچه لباس رعایت برخى اصول دیگر نیز مى تواند در حفظ وضعیت لباس به بهترین شكل و براى مدتى طولانى تر مفید باشد؛ مثلاً هنگام اتو كردن پارچه هاى تهیه شده از الیاف مصنوعى به ویژه اگر رنگى تیره دارند براى جلوگیرى از برق افتادن پارچه، آن را از پشت اتو كنید یا یك قطعه پارچه تمیز نخى را روى آن بیاندازید و سپس اتو بكشید. براى اینكه نقش درزها و جاى دوخت زیپ روى پارچه به صورت براق باقى نماند هنگام اتو كشیدن این قسمت ها نیز از یك قطعه پارچه استفاده كنید و اتو را مستقیماً روى لباس نگذارید. اگر پارچه و لباس شما بر اثر اتو كشیدن برق افتاده، پارچه نخى مرطوبى را روى قسمت براق شده قرار دهید و اتو بكشید تا بخار حاصله، برق افتادگى را از میان ببرد.

لباس هایى كه از پارچه هاى درشت بافت دوخته شده را نیز همیشه از پشت اتو بزنید. براى اتو كشیدن ملحفه ها و قطعات پارچه اى بزرگ ابتدا آنها را تا بزنید و به صورت یك قطعه كوچك تر چندلا در آورید سپس با باز كردن هر تا یك بخش از آن را اتو كنید (مانند ورق زدن یك كتاب). هنگام اتو زدن پرده ها، یك صندلى در پشت میز اتو قرار دهید و قسمت هایى از پرده را كه اتو زده اید روى صندلى بگذارید تا به این ترتیب از افتادن پرده روى زمین و چروك شدن دوباره آن و همچنین سنگینى و كشیده شدن باقیمانده پارچه پرده جلوگیرى شود. براى اتو كردن لباس هاى ابریشمى ابتدا آنها را كمى با آب مرطوب كنید و سپس از پشت در حالى كه یك قطعه پارچه نخى روى آن قرار داده اید اتو بزنید.


هنگام اتو كردن پارچه هاى تهیه شده از الیاف مصنوعى به ویژه اگر رنگى تیره دارند براى جلوگیرى از برق افتادن پارچه آن را از پشت اتو كنید یا یك قطعه پارچه تمیز نخى را روى آن بیاندازید و سپس اتو بكشید. براى اینكه نقش درزها و جاى دوخت زیپ روى پارچه به صورت براق باقى نماند هنگام اتو كشیدن این قسمت ها نیز از یك قطعه پارچه استفاده كنید و اتو را مستقیماً روى لباس نگذارید. اگر پارچه و لباس شما بر اثر اتو كشیدن برق افتاده، پارچه نخى مرطوبى را روى قسمت براق شده قرار دهید و اتو بكشید تا بخار حاصله، برق افتادگى
براى اتو كردن لباس هاى پیلى دار مانند دامن پیلى دار، ابتدا بخش پیلى دار لباس را به قسمت هاى حدود 15 سانتى متر تقسیم كنید و پیلى هاى لباس را در هر 15 سانت مرتب کنید و با اتو پرس یا با فشردن اتو دستى روى آن اتو كنید تا سرد شود و سپس 15 سانتى متر دیگر از آن را به همین ترتیب اتو بزنید. هنگام اتو كشیدن دكمه هاى پلاستیكى را با قرار دادن یك قاشق مرباخورى روى آنها بپوشانید تا با برخورد اتوى داغ صدمه نبینند. اگر چیزى مانند پارچه نایلونى بر اثر غفلت به زیر اتو چسبید، تا اتو داغ است آن را با یك حوله مرطوب شده با محلول آب و جوش شیرین تمیز كنید و سپس یك دستمال نخى خشك روى آن بكشید.

در آخر لازم است بدانید اگر در سفر هستید و اتو به همراه ندارید مى توانید چروك هاى لباستان را با آویختن آن از یك جالباسى در حمام بخار گرفته، باز و صاف كنید.اگر قصد استحمام ندارید و در فضاى حمام بخار آب كافى براى این منظور وجود ندارد مى توانید با دست به لباستان آب بپاشید و آن را مرطوب كنید تا چروك ها باز شوند سپس با گرفتن هواى داغ سشوار از فاصله مناسب با لباس، آن را خشك و براى پوشیدن آماده كنید.

 



           
یک شنبه 16 مهر 1387برچسب:, :: 16:12
حسین و رضا

چشم ها
دلیل وجود ابرو ها این است که از ریخته شدن عرق به داخل چشم ها جلو گیری کند.
دیابت اولین علت نابینایی در آمریکا است.
انسان در هرسال بیش از 6 ملیون بار پلک می زند.
 
موها
یک مرد معمولی حدود 5 ماه از عمر خود را صرف اصلاح موهای صورت می کند.
مو دومین بافت در بدن است که سریع ترین رشد را دارد. مغز استخوان رتبه ی اول را دارد.
موها وناخن ها از یک ماده تشکیل شده اند.
 
مغز
حدود 20 درصد از اکسیژنی که تنفس می کنیم به مغز می رود.
شما نمی توانید خودتان را قلقلک بدهید. چون مغز میداند که می خواهید به بدن خود دست بزنید بنابراین بر خلاف وقتی که چیز دیگری به بدن شما برخورد می کندعکس العمل نشان می دهد.
 
بدن
روزانه حدود 10 ملیارد سلول پوستی بدن انسان می میرند.
هر انسان روزانه بین 1 تا 3 پیمانه بزاق ترشح می کند.
بدن یک انسان بالغ روزانه به حدود 40 کیلو گرم اکسیژن نیاز دارد.
 
قلب
فشاری که قلب انسان تولید می کند می تواند خون را تا بیش از 10 متر بپاشد.
قلب انسان به طور میانگین حدود 35 ملیون بار در سال می تپد. بنابر این قلب یک انسان عادی روزانه صد هزار بار می تپد.
 
بعضی موضوعات جالب دیگر
اسید های هضم کننده ی معده آنقدر قوی هستند که می توانند فلز روی را آب کنند. اما خوشبختانه سلول های سطح داخلی معده به قدری سریع تجدید می شوند که این اسید ها زمان کافی برای ذوب کردن آنها ندارند.( هر 3 یا 4 روز)

در داخل ریه ها بیش از 300000 ملیون مویرگ خونی کوچک قرار دارد که اگر پشت سر هم چیده شوند طول آنها 2400 کیلومتر خواهد بود.

استخوان های انسان در تحمل وزن استحکامی برابر با گرانیت دارند. یک قطعه استخوان به اندازه ی یک قوطی کبریت می تواند وزنی برابر 9 تن را تحمل کند که 4 برابربیشتر از قدرت بتون است.

6 ماه طول می کشد که ناخن دست یا پا از ریشه تا نوک رشد کند.

پوست بزرگترین عضو بدن است. اندازه ی آن در یک انسان بالغ به حدود 1.9 متر مربع می رسد. سلول های پوستی به طور مداوم ورقه ورقه شده و می ریزند. هر انسان در طول زندگی خود معادل 18 کیلوگرم سلول پوستی از دست می دهد.

وقتی می خوابید حدود 8 میلیمتر قد می کشید و وقتی بیدار می شوید دوباره به قد اول خود بر می گردید. دلیل این امر آن است که وقتی نشسته یا ایستاده اید، صفحات غضروفی بین مفاصل،به خاطر جاذبه ی زمین مثل اسفنج فشرده می شوند.

یک انسان غربی معمولی در طول عمر خود 50 تن غذا می خورد و 50 هزار لیتر هم مایعات می نوشد.

 هر کلیه حاوی یک ملیون فیلتر مجزا است. کلّیه ها در هر دقیقه به طور میانگین حدود 1.3 لیتر خون را تصفیه می کنند و در روز حدود 1.4 لیتر ادرار خارج می کنند.

عضلات تمرکز کننده ی چشم ها روزی 100 هزار بار حرکت می کنند. اگر قرار باشد عضلات پا ها هم به همین میزان تحرک داشته باشند انسان باید روزی 80 کیلومتر راه برود.

حرارتی که بدن انسان در 30 دقیقه تولید می کند می تواند حدود 2 لیتر آب را به جوش بیاورد.

یک سلول خونی ظرف مدت 60 ثانیه تمام بدن را دور می زند.

90 درصد اطلاعاتی که از دنیای پیرامون خود به دست می آوریم از طریق چشم ها است.

اگر می خواهید هویت خود را مخفی نگه دارید زبان خود را از دهان خارج نکنید. درست مثل اثر انگشت، همه ی انسان ها اثر زبان منحصر به فردی دارند.

 تعداد استخوان های بدن یک انسان بالغ از یک نوزاد کمتر است. ما با 350 تکه استخوان به دنیا می آییم اما به دلیل اینکه در طول رشد استخوان ها به هم جوش می خورند، در بزرگسالی فقط 206 تکه استخوان داریم.

بینی انسان به اندازه ی بینی سگ حساس نیست اما می تواند 50000 بوی مختلف را به خاطر بسپرد.

طول روده ی کوچک حدوداً 4 برابر قد یک انسان معمولی است. با 5 تا 7 متر طول، اگر روده ی کوچک پیچ نخورده بود درون حفره ی شکمی جا نمی شد.

روی هر اینچ مربع از پوست بدن انسان حدود 32 ملیون باکتری وجود دارد اما اکثر آنها بی خطر هستند.

منشاء بوی بد پا مانند زیر بغل، عرق است. هر جفت پا 500 هزار غده ی عرقی دارند و می توانند بیش از یک فنجان عرق در روز تولید کنند.

هوایی که هنگام عطسه از دهان و بینی خارج می شود حدود 160 کیلومتر در ساعت سرعت دارد. بنابر این بهتر است هنگام عطسه کردن دهان و بینی خود را با دستمال بپوشانید یا وقتی صدای عطسه به گوشتان می رسد فرار کنید.

 در بدن انسان حدود 60 هزار مایل رگ خونی وجود دارد وخون در یک مسیر بسیار طولانی سفر می کند. قلب انسان روزانه 8000 لیتر خون را از درون این رگ ها تلمبه می کند.

 شما احتمالاً دوست ندارید که در آب دهان خود شنا کنید ولی اگر تمام بزاق خود را جمع کنید می توانید این کار را انجام دهید. یک انسان عادی در طول زندگی خود حدود 25000 لیتر بزاق تولید می کند که برای پر کردن 2 استخر شنا کافی است.

60 درصد از مردان و 40 درصد از زنان تا 60 سالگی خرناس می کشند. اما گاهی صدای آن کر کننده می شود. صدای خرناس به طور معمول به 60 دسیبل می رسد یعنی در سطح صدای مکالمه ی عادی. اما صدای آن می تواند تا 80 دسیبل هم بالا برود یعنی در حد صدای دریلی که با آن آسفالت را می کنند. درجه صدا هایی که بیش از 85 دسیبل باشند برای گوش انسان زیان آورند.

افراد مو بلوند ممکن است انسان های شاد تری باشند یا نباشند ولی به طور قطع تعداد مو های بیشتری دارند. رنگ مو ها مشخص می کند که تراکم آن ها چقدر است و این تراکم در افراد مو بلوند بیشتر است. سر یک انسان معمولی حدود 100 هزار فولیکول مو دارد که هر کدام می توانند بیش از 20 تار مو در طول زندگی فرد تولید کنند. این تعداد در افراد مو بلوند 146 هزار فولیکول است. کسانی که مو های مشکی دارند 110 هزار فولیکول، مو قهوه ای ها 100 هزار فولیکول و کسانی که مو قرمز هستند از همه کمتر و 86 هزار فولیکول مو دارند.

اگرشما ناخن های دست خود را بیشتر از ناخن های پا کوتاه می کنید کاملاً طبیعی است. وقتی روی ناخن ها باز باشد و بیشتر از آن ها استفاده شود سریع تر هم رشد می کنند. همچنین ناخن انگشتانی که بلند ترند و دستی که با آن می نویسید سریع تر رشد می کند. به طور معمول ناخن ها ماهیانه حدود یک دهم اینچ رشد می کنند.

 این عجیب نیست که نوزادان به سختی می توانند سر خود را نگه دارند. سر انسان در هنگام تولد یک چهارم قد او را تشکیل می دهد ولی در بزرگسالی این میزان به یک هشتم میرسد.

 اگر بگویید که دارید از بی خوابی می میرید درست است. شما می توانید هفته ها غذا نخورید بی آنکه از پا در آیید اما نهایت زمانی که بتوانید بدون خواب دوام بیاورید 11 روز است. بیش از آن دیگر هر گز از خواب بیدار نخواهید شد.



           
یک شنبه 16 مهر 1387برچسب:, :: 15:36
حسین و رضا


ها پرنده از انواع مختلف، در آخر تابستان مهاجرت می كنند و زادگاهشان را
به سوی مناطقی كه در زمستان آب و هوای گرمتری دارد، ترك می كنند. این
پرندگان، بهار سال بعد به سرزمینی كه در آن تولید مثل می كردند، باز می
گردند.

پرندگان
مهاجر،‌هر ساله بیش از 32 هزار كیلومتر را می پیمایند. آن ها راه بازگشت
به زادگاهشان را با دقتی خارق العاده می یابند. برخی از این پرندگان، تنها و
برخی دیگر به طور دسته جمعی مهاجرت می كنند.

مهاجرت
پرندگان، با تغییر طول روز آغاز می شود. تغییر طول روز، بر سیستم عصبی
خاصی دریافت می كنند كه موجب می شود به سوی مناطق گرمتر پرواز كنند. زمانی
كه طول روز تا حد معینی افزایش می یابد، پیام دیگری به مغزشان ارسال می شود
كه باعث بازگشت آن ها به زادگاهشان می شود.

 



           
یک شنبه 16 مهر 1387برچسب:, :: 15:24
حسین و رضا

 

دانستنی ها و ترین های آبزیان
درنده ترین ماهیهای دریائی
ماهی آبی Bluefish آبهای گرم اقیانوس اطلس را چرخ گوشت زنده مینامند. در سواحل دور اقیانوس اطلس ودر مجاورت ایالات متحده آمریکا بیش از یک میلیارد از این ماهی زندگی میکند. هر یک از این ماهیها روزانه 10 عدد ماهی میخوردند که در مجموع این ماهیها روزانه رویهم 10 میلیارد از انواع ماهیهای دیگر را میخورند. هر ماهی بیش از آنچه که میخورد ماهیهای دیگر را میکشد. گاهی گله های آنها ممکن است به گله های ماهی هرینگ (شگ ماهیها) حمله کرده واز آنها فقط تکه های کوچکی برجای بگذارند.ماهیهای بزرگتر که نمیتوانند بوسیله ماهی آبی بلعیده شوند به دو تکه تقسیم شده واکثراً یک تکه آنها در آب شناور میگردد.
در هر سال این ماهیها احتمالاً دو هزار میلیارد از ماهیهای دیگر را از بین میبرند. وزن آنها معمولاً بین 1 تا 2 کیلوگرم بوده ولی گاهی تا 14 کیلوگرم ممکن است برسد. طول اکثر آنها حدود 60 سانتیمتر است.
عمیق ترین قسمت دریا که در آنجا بوسیله تورماهی صید شده است
درسال 1951 در جنوب جاوه ودر گودال دریائی سوندا ماهی از عمق 7129 متری صید وبساحل آورده شد.
عمیق ترین نقطه ایکه ماهیان زندگی میکنند
در گودال دریائی پورتوریکو واقع در دریای کارائیب ، ماهیهائی شناخته شده اند که در عمق 7965 متری زندگی میکنند.
پوست کلفت ترین ماهیها
نهنگ کوسه بزرگ ممکن است دارای پوستی به ضخامت 10 سانتیمتر یا بیشتر باشد.
بزرگترین ماهی که با قلاب گرفته شده
بزرگترین ماهی که تاکنون با قلاب صید شده است یک کوسه ماهی سفید به وزن 1208 کیلوگرم بوده است.
درنده ترین ماهیهای آب شیرین
ماهی پیرانای آمریکای جنوبی دارای دندانهای قیچی مانند است واکثراً گله های آنها میتوانند در مدت دقیقه از یک گاو بزرگ فقط یک اسکلت برجای گذارند.
سنگین ترین ماهی شناخته شده
بزرگترین ماهی که تاکنون صید شده است یک نهنگ کوسه بوزن 40823 کیلوگرم وطول 18 متر بوده است.
دهان گنده ترین :
ماهی سوف اعماق بعنوان بزرگترین قورت دهنده شناخته شده است. آرواره های بزرگ ، این ماهی را قادر میسازد که طعمه ای تا 2 برابر اندازه خود را ببلعد . دندان های تیز وبطرف داخل برگشته این ماهی اجازه فرار به هیچ طعمه ای را که به سختی ، آن هم در آن تاریکی مطلق به دست آورده است نمیدهد. معده آن هم بگونه ای است که براحتی میتواند یک شام مفصل و بزرگ را در خود جای دهد.
بزرگترین میگوی جهان:
بزرگترین میگوی جهان ، احتمالاً گونه میگوی غول آسای Macrobrachium carcinus است که در رودخانه کلرادو در تگزاس آمریکا زندگی می کند وطول آن تا 65 سانتیمتر ووزن آن تا 1350 گرم گزارش شده است.
تعداد تخم در ماهیهای تخمگذار
ماهی آزاد 9 کیلوگرمی تا 14000 عدد تخم میگذارد. یعنی بازاء هر کیلوگرم وزن بدن حدود 1500 عدد یا بیشتر تخم تولید میکند. تعداد تخم در برخی دیگر از ماهیها بشرح زیر است :
ماهی هاداک 250000 عدد
ماهی په لیس 500000 عدد
ماهی سل 570000 عدد
کفشک ماهی 1000000 عدد
ماهی کپور معمولی تا 2500000 عدد
ماهی هالیبوت 2750000 عدد
ماهی کاد 6650000عدد
ماهی توربوت9000000 عدد
گورامی:
ماهی گورامی بوسنده بومی آسیای جنوب شرقی است که از ماهیهای معروف آکواریومی بحساب می آید. وقتیکه ماهیها دهانها را به هم نزدیک می کنند بنظر می رسد که همدیگر را می بوسند در صورتیکه این کار نوعی دعوا بحساب می آید.
جنگجوی سیامی :
ماهی جنگجوی سیامی برای حفاظت قلمرو خود با یکدیگر جنگ میکنند. در تایلند این ماهیها را هم برای نگهداری در آکواریم وهم برای مسابقات جنگ ماهی پرورش میدهند. در بیشتر جاها بخصوص در تایلند مردم روی ماهیهای جنگنده شرط بندی میکنند. این ماهیها بسیار زیبا هستند ولی بهتر است آنها را بطور مجزا نگهداری کرد.
شمشیر تیز
یک شمشیر ماهی شناخته شده است که شمشیر آن از داخل یک ورقه مسی و102میلیمتر تخته و30 سانتیمتر چوب بلوط و3/6 سانتیمتر بلوط سخت عبور کرده است. یعنی در واقع شمشیر آن از حدود 47 سانتیمتر چوب وفلز عبور کرده است.
بزرگترین ماهی دریائی
بزرگترین ماهی دریائی کوسه نهنگ است که طول آن تا 15 متر یا بیشتر میرسد. کوسه ماهی سفید بزرگ ممکن است تا 12 متر یا بیشتر برسد.
بزرگترین کوسه آدمخوار
بزرگترین کوسه آدمخوار، کوسه ماهی سفید بزرگ است که طول آن ممکن است تا 12 متر برسد.
بزرگترین ماهی رودخانه ای
ماهی آراپای ما Arapaima که در مناطق استوائی آمریکای جنوبی یافت میشود تا 2 متروبوزن 111کیلوگرم میرسد. گفته میشود که این ماهی تا 5/4 متر میرسد. ولی این بیشتر به افسانه شبیه است.
کوچکترین ماهی
کوچکترین ماهی دنیا نوعی گاو ماهی بنام لوزون Luzon است که در فیلیپین زندگی میکند وطول آن تا 12 میلی متر میرسد.
پرعمرترین ماهیها
فیل ماهی یا بلوگای دریای خزر تا 120 سال عمر میکند ووزن آن از یک تن تجاوز میکند. ماهی آبنوس تا 5 سال، ماهی کاد تا 20 سال یا بیشتر ونوعی کفشک ماهی بنام په لیس Plaice شصت سال یا بیشتر عمر میکند.
کم عمرترین ماهیها
در رودخانه های آفریقا وآمریکای جنوبی 26 نوع ماهی زندگی میکنند که عمر آنها به یکسال نمیرسد. این ماهیها در پایان فصل بارندگی وهنگام خشک شدن رودخانه ها میمیرند. قبل از مردن تخمهائی میگذارند که تحمل خشکی را دارند. این تخمها ، هنگام شروع بارندگی به نوزاد تبدیل میگردند. بنابراین سن این ماهیها حتی از یکسال هم کمتر است.
سریعترین ماهیها
ماهی ملوان که قدرت شنای آن حدود 110 کیلومتر در ساعت است سریعترین ماهیهای شناخته شده میباشد.
حداکثر ارتفاع پرش ماهی از آب
مارماهی تارپون میتواند تا ارتفاع 5 متر ودر قوسی بطول 9 متر از آب بیرون بجهد.
بارش ِماهی
بارش ماهیها در مناطق مختلف دنیا دیده شده است. در تشریح آن میتوان گفت که این ماهیها از دریا بوسیله گردباد به هوا برده شده ومانند ابری در مناطق دیگر به زمین میریزند.
در سال 1860 در بندر اسن Essen آلمان یک ماهی کپور 38 سانتیمتری در چنین وضعی پیدا شد. در شهر جلاپور هندوستان ماهی دیگری بوزن 7/2 کیلوگرم از آسمان به زمین افتاد.
ماهی های عجیب وقریب :
ـ طوطی ماهی رنگین کمان : طوطی ماهی رنگین کمان هنگام استراحت شبانه نوعی تار بنام لباس شب بدور خود می بندد.
ـ ماهی تیرانداز میتواند با پرتاب قطرات آب بسوی حشرات، آنها را بداخل آب انداخته وبخورد.
ـ باله های عقرب ماهی ، دارای شعاعهای باله بلند وجدا از یکدیگرست که بعضی از آنها سمی می باشند.
ـ ماهی دمنده مثل جوجه تیغی می تواند شکم خود را باد کرده وخارهای روی بدنش را بصورت گسترده نگهدارد تا دشمنان نتوانند آن را ببلعند.
ـ ماهی دیسکوس دارای بدن پهن است ولی بدن آن پهلو به پهلو پهن و فشرده می باشد

نوزادان این ماهی بطریق غیر عادی از مخاط روی بدن والدین تغذیه میکنند.

 



           
یک شنبه 16 مهر 1387برچسب:, :: 15:12
حسین و رضا

کمتر کسی پیدا می‌شود که نام دیوار چین را نشنیده باشد یا عکس‌های آن را ندیده باشد اما انتهای این تنها ساخته بشر که از ماه هم قابل مشاهده است، کجاست؟ به گزارش تک ناز به نقل از فارس، این قسمت از دیوار چین که به «سر اژد‌ها» معروف است در ۳۰۰ کیلومتری شهر بیجینگ در کرانه دریای بوهای واقع شده است. سر اژد‌ها در این منطقه بیست متر در دریا پیش رفته که انگار اژد‌ها در حال آب خوردن است! این قسمت از دیوار در سال ۱۹۰۰ تخریب شده و بعد‌ها توسط مردم دوباره بازسازی می‌شود.



           
یک شنبه 16 مهر 1387برچسب:, :: 14:37
حسین و رضا

دیوار چین که یکی از هفت اعجاز جهان شمرده می شود، در جهان به لحاظ زمان ساخت طولانی ترین و بزرگترین مهندسی تدافعی نظامی در قدیم است .

 
این دیوار در نقشه جغرافیایی چین ۷۰۰۰ کیلومتر امتداد یافته است. این اثر سال ۱۹۸۷ در "فهرست میراث جهانی " ثبت شد. تاریخ ساخت دیوار چین به قرن ۹ قبل از میلاد باز می گردد.
 
حکومت وقت چین برای جلوگیری از حملات ملیت های شمالی ، برجهای آتش برای خبر رسانی و یا قلعه‌های مرزی برای حصول اطلاعات دشمن را در ارتباط با دیوار و بر روی آن ایجاد کرد .
 
در دوره حکمرانی سلسله‌های بهار وپاییز و کشورهای جنگجو ،میان دوک ها جنگ بر پا شد و کشورها با استفاده از کوه‌های مرزی به ساخت دیوار پرداختند تا سال ۲۲۱ قبل از میلاد ،امپراتور چین شی خوان پس از به وحدت رساندن چین ، دیوارهای دوک ها را به هم متصل کرد که به صورت دیوار بزرگ در مرزهای شمالی بر روی کوه‌ها در آمد . او می خواست با این کار از حملات دشمن به مراتع شمالی جلوگیری کند.
 
در این زمان طول دیوار چین به ۵۰۰۰ کیلومتر می رسید. در سلسله خان پس از سلسله چین طول دیوار به ۱۰ هزار کیلومتر رسید. در تاریخ دو هزار و اندی ساله چین، حکمرانان دوران مختلف به ساخت دیوار چین پرداختند . تا اینکه طول دیوار به ۵۰ هزار کیلومتر رسید. این میزان معادل گردش به دور کره زمین است .
 
دیواری که اکنون مردم مشاهده می کنند ، دیوار متعلق به سلسله مینگ (سال ۱۳۶۸ – سال ۱۶۴۴ ) است از غرب به دروازه " جایو گوان " در استان گان سو چین و از شر ق به ساحل رود یالو جیان در استان لیائو نینگ در شمال شرقی چین منتهی می شود و درمیان آن ۹ استان- شهر و ناحیه خود مختار به طول ۷۳۰۰ کیلومتر وجود دارد و مردم انرا دیوار طولانی می نامند.
 
دیوار چین به عنوان پروژه تدافعی بر روی کوه‌ها ساخته می شد از بیابان ها مراتع و لجنزارها عبور می کرد . کارگران طبق عوارض زمینی ،ساختار متفاوتی برای ایجاد دیوار در نظر گرفتند که درایت و عقل نیاکان چین را نشان می دهد. دیوار بر مسیر کوه‌های پر فراز و نشیب امتداد یافته است . در بیرون دیوار پرتگاه‌های بلند دیده می شود . در واقع کوه و دیوار به یکدیگر پیوند خورده اند . لذا دشمن به هیچوجه قادر به نفوذ به این دیوار نبود . دیوار چین معمولا با آجرهای بزرگ و سنگ مستطیل ساخته شده و در وسط ان خاک و خرده سنگ ریخته شده و ارتفاع ان ۱۰ متر است در پهنای دیوار برای عبور چهار اسب کافی است و در یک ردیف عرض آن ۴ -۵ متر است تا در زمان انتقال غلات و سلاحها مشکلی ایجاد نشود .
 
طرف درونی دیوار، نرده سنگی و در وجود دارد که به آسانی حرکت می کند . در فاصله معیینی سکوی دیواری ویا برج آتش برای خبررسانی ساخته شده است . سکوی دیواری برای ذخیره سلاحها و غلات و استراحت سربازان است و در جنگ مخفیگاه بوده است . هنگامی که دشمن دست به حمله می زد برج های آتش روشن می کردند و سراسر کشور از حمله آگاه می شدند .
 
اکنون مقاومت دیوار چین به عنوان یک مانع نظامی از بین رفته است. اما زیبایی معماری مخصوص آن دیدنی است . زیبایی دیوار چین پر ابهت ، و باعظمت است. از دور دیواری بلند و پر پیچ و خم بر روی کوه‌ها همانند اژدهایی در حال حرکت به چشم می خورد و صحنه‌ای شکوهمند ایجاد شده است . از نزدیک ، دروازه‌های پر ابهت ، دیوار ها ، سکوهای دیوار ی،برج های دیده بانی، برج های آتش هماهنگ با عوارض زمینی آکنده از دلربایی هنری است. دیوار چین دارای اهمیت تاریخی و فرهنگی و ارزش دیدنی است. چینی ها می گویند : " کسی که به دیوار چین صعود نکرده باشد ، قهرمان نیست ".
گردشگران چینی و خارجی از پیمودن دیوار احساس افتخار می کنند . حتی سران بسیاری کشورهای خارجی نیز فرصت دیدار از این اثر بزرگ را از دست نمی دهند .
 
برخی از بخش های دیوار چین بخوبی حفظ شده است از جمله دیوار "بادلینگ " در نزدیکی بیجنیگ دیوار " سی ما تای " ، دیوار " موتیان یو " ، دروازه شان حای گوان در انتهای شرقی دیوار چین است که نخستین دروازه چین نامیده می شود و دروازه "جایوگوان" در انتهای غرب در گان سو ،این بخش ها همچنین از مکان های بسیار مشهور و دیدنی دیوار است و گردشگران زیادی در تمام سال از آنها بازدید می کنند .

دیوار چین تجسم درایت و رنج و زحمت میلیونها چینی در دوره باستان چین است . این اثر پس ازهزاران سال از بین نرفته و دارای دلربایی فناناپذیر و سمبل روحیه ملیت چین است . سال ۱۹۸۷ میلادی دیوار چین به عنوان "سمبل ملیت چین در فهرست میراث جهانی ثبت شد.
 
 
 
 
 
 
 
 

 
 
 

 



           
یک شنبه 16 مهر 1387برچسب:, :: 14:25
حسین و رضا

اسبها قادرند در حالت ایستاده بخوابند.

*کانگروها قادرند ۳ متر به سمت بالا و ۸ متر به سمت جلو بپرند.

*قلب میگو در سر آن واقع است.

*گونه ای از خرگوش قادر است ۱۲ ساعت پس از تولد جفت گیری کند.

*دارکوب ها قادرند ۲۰ بار در ثانیه به تنه درخت ضربه بزنند.

*سالانه ۵۰۰ فیلم در امریکا و ۸۰۰ فیلم در هند ساخته میگردد.

*آدولف هیتلر گیاهخوار بوده است.

*تمامی پستانداران به استثنای انسان و میمون کور رنگ میباشند.

*عمر تمساح بیش از ۱۰۰ سال میباشد.

*تمام قوهای کشور انگلیس جزو دارایی های ملکه انگلیس میباشند.

*موریانه ها قادرند تا ۲ روز زیر آب زنده بمانند.

*مزه سیب، پیاز و سیب زمینی یکسان میباشد.و تنها بواسطه بوی آنهاست که طعم های متفاوتی می یابند.

*فیلها قادرند روزانه ۶۰ گالن آب و ۲۵۰ کیلو گرم یونجه مصرف کنند.

*جغدها قادر به حرکت دادن چشمان خود در کاسه چشم نمیباشند.

*۸۰ درصد امواج مایکرو ویو تلفنهای همراه بوسیله سر جذب میگردد.

*قد فضانوردان هنگامی که در فضا هستند ۵ تا ۷ سانتی متر بلنتر میگردد.

*بلژیک تنها کشوری است که فیلمهای غیر اخلاقی را سانسور نمیکند.

*جلیغه ضد گلوله، برف پاک کن شیشه خودرو و پرینتر لیزری همگی اختراعات زنان میباشند.

*موز پر مصرف ترین میوه کشور امریکا میباشد.

*درتمام انسانهای کره زمین ۹۹٫۹ % شباهت ژنتیکی وجود دارد.

*۹۸٫۵ % از ژنهای انسان و شامپانزه یکسان میباشند.

* قلب انسان بطور متوسط ۱۰۰ هزار بار در سال میتپد.

*لئوناردو داوینچی مخترع قیچی میباشد.

*سطح شهر مکزیک سالانه ۲۵ سانتی متر نشست میکند.

*۵۰ %جمعیت جهان هیچگاه در طول حیات خود از تلفن استفاده نکرده اند.

*در هر ۵ ثانیه یک کامپیوتر در سطح جهان به ویروس آلوده میگردد.

*ظروف پلاستیکی ۵۰ هزار سال طول میکشد تا در طبیعت شروع به تجزیه شدن کنند.

*اغلب مارها دارای ۶ ردیف دندان میباشند.

*۹۰% سم مارها از پروتئین تشکیل یافته است.

 



           
یک شنبه 16 مهر 1387برچسب:, :: 14:23
حسین و رضا

 

عکسهای از شخصیت های سرشناس دوران قاجار

عکسهای از شخصیت های سرشناس دوران قاجار

آیت‌الله سیدمحمد طباطبایی

عکسهای از شخصیت های سرشناس دوران قاجار

روحانیون مشروطه‌خواه در منزل میرزا محسن صدرالعلما

عکسهای از شخصیت های سرشناس دوران قاجار

مشروطه‌خواهان در كنار دیوار سفارت انگلیس در ایام تحصن

 

عکسهای از شخصیت های سرشناس دوران قاجار

اعدام شیخ فضل‌الله نوری در میدان توپخانه

 



           
یک شنبه 16 مهر 1387برچسب:, :: 14:23
حسین و رضا

 

راجع به اين شهسوار ايراني يكي از نويسندگان سياستمدار خارجي هم عصر لطفعلي خان چنين مينويسد :(( هنگامي كه تخت پادشاهي به وجود او اراسته بود اينجانب مورد لطف عظيم و توجهات او واقع گرديده و يكوقت هم موقعيكه فراري بود افتخار ان داشتم كه زير خيمه ي محقري با او هم صحبت شوم صفات حسنه اش او را محبوب عموم اتباعش كرده بود. تهور شجاعت و قابليتي كه هنگام واژگوني بخت از خود ابراز داشته موضوع اشعار و تصنيف هايي است كه شايد تا زبان فارسي باقي است ان اشعار پايدار بماند در ايام كامرواييش داراي اخلاق انساني مهربان و ملايم بوده و در موقع مصايب و سختي ها تا ان حد كه طبيعت بشر تحمل تواند كرد بزرگواري  جديت  وقار خونسردي و عزم راسخ داشته است حال عاقبت يك چنين وجود اصيل و شريفي به جايي منجر شود كه نسبت به شخص او اعمالي مرتكب شوند كه بدن هر شنونده را به لرزه اندازد و همچنين پسرش را خصي (مقطوع النسل ) نمايند ودخترانش را به اجبار در ازدواج اراذل در اورند و زوجه اش را هتك احترام كنند))

چند سطر فوق بهترين شهادتي است كه يك نفر بيگانه راجع به احوال و اعمال لطفعلي خان داده و مورخين زمان قاجاريه هم نتوانستند رشادت او را منكر شوند و حتي اغا محمد

 

خان قاجار هم اعتراف به شجاعت او داشته و حتي وقتي كه خبر دادند كه در يك شب از براي فتحعلي شاه چند پسر به دنيا امده گفت اي كاش كه در ميان انان يكنفر مانند لطفعلي خان پيدا شود

لطفعلي خان حدود بيست سال داشت كه پدرش جعفر خان كشته شد وي در ايام حيات پدرش در رزم با دشمنان رشادت به خرج داده و در فنون جنگ و امور كشوري دانا و اگاه بوده و تجارب بسياري داشته است

حسن صورت و اندام متناسب و اخلاق نيكويش از هر حيث او را برازنده ي پادشاهي و تخت مينمود

هنگام قتل جعفر خان لطفعلي خان در كرمان بود و چون ان خبر را شنيد و دانست كه شيراز از دست رفته به سمت بوشهر حركت كرد و لشكر اندكي فراهم كرده به سمت شيراز حركت كرد وبا كمك حاج ابراهيم كلانتر وارد ان شهر شد

ولي كلانتر باطنا با اغا محمد خان قاجار كه بزرگترين دشمن خانواده ي زنديه بود همدست گرديد و زمانيكه  لطفعلي خان به طرف اصفهان حركت كرد حاج ابراهيم بزرگان طرفداران او را گرفته و بعضي از انها را كشت و شيراز را در تصرف خود دراورد از طرف ديگر برادر خود را كه در اردوي لطفعلي خان بود از قضيه اگاه ساخت و قبل از انكه زنديان با لشكر قاجاريه مصاف دهند لشكراز اطراف لطفعلي خان پراكنده گشت خان زند ناچار با عده كمي به شيراز برگشت و انرا محاصره نمود ولي حاج ابراهيم عده اي را كه در اطراف لطفعلي خان بودند تهديد كرد كه زن و بچه ي انها را در شيراز اسير خواهد كرد بنابراين انها هم پي كار خود رفتند و لطفعلي خان با 4 يا 5 نفر به بندر ريگ رفت و لشكر اندكي فراهم كرد و پس از شكست شيخ بوشهر بدون توپ و تفنگ به محاصره ي شيراز پرداخت

حاج ابراهيم افراد مقيم شهر را كه طرفدار زنديه بودند خلع سلاح كرد و اغا محمد خان را تشويق به گرفتن شيراز نمود

اغا محمد خان لشكري به سوي شيراز فرستاد و لطفعلي خان آن لشكر را شكست فاحشي داد باز هم اغا محمد خان لشكري بدان سو فرستاد ولي دوباره پهلوان زند ان لشكر را شكست داد

چون اين خبر به گوش اغا محمد خان رسيد خود او با 30000 مرد جنگي و تجهيزات كامل و با كمال احتياط به راه افتاد و به نزديكي فارس رسيد

لطفعلي خان از زياد بودن لشكر دشمن نترسيد وبا عده ي بسيار كمي (كه بعضي 500 الي 600 نفر نوشته اند ) مردانه بر لشكر اغامحمد خان زد و دلاوري ها كرد

بيشتر لشكريان دشمن از پاي در امدند و زنديان تا وسط اردوي دشمن رسيدند

همهمه ي غريبي بلند شد  ترس در دل ياران اغامحمد خان افتاد و ان لشكر عظيم پراكنده شد و لطفعلي خان تا نزديك خيمه ي اغامحمد خان رسيد ولي يكي از بزرگان لشكر يا از روي جهالت و يا از باب خيانت به لطفعلي خان گفت كه اغامحمد خان فرار كرده و بهتر است كه دست از جنگ بردارند لطفعلي خان حرف او را قبول كرد و به جاي اين كه كار دشمن را در همان شب تمام كند دستور داد دست از جنگ بردارند

هنگام صبح معلوم شد كه اغامحمد خان فرار نكرده است و لطفعلي خان در مقابل ان لشكر انبوه چاره اي جز فرار نداشت براي همين به كرمان رفت و ان چند نفري كه در اطرافش بودند پراكنده گشتند و او مجبور شد به خراسان برود حاكم طبس 200 سوار به او داد و او هم با اين چند نفر به سمت يزد حركت كرد اما نتوانست در انجا كاري انجام دهد و مجددا به طبس برگشت

بزرگان نرماشير او را نزد خود دعوت كردند و لطفعلي خان به انجا رفت و سپس با افراد كمي به كرمان حمله كرد و با كمال شجاعت ان شهر را گرفت و نام شاهي به خود نهاد

اغامحمد خان با تمام لشكر خود به سوي لطفغلي خان حركت كرد وشهر را محاصره كرد اما پس از چند ماه مقاومت يكي از ياران خان زند به او خيانت كرد و دروازه ي ارگ را بروي دشمن باز كرد و 12000 نفر از لشكريان اغامحمد خان وارد شهر شدند و بقيه اماده ي كمك رساني بودند

لطفعلي خان شجاعت بسياري به خرج داد تا انكه همه يارانش كشته شدند و ديگر راهي هم براي فرار نداشت .خان قاجار دستور داد يارانش در اطراف كرمان صف زنند تا از فرار پهلوان ناكام جلوگيري كنند.لطفعلي خان وقتي ديد راه از هر سو مسدود است تا غروب افتاب با دشمن جنگيد و هنگام شب با سه نفر خود را به سپاه دشمن زد ازميان انها عبور كرد و به نرماشير رفت . اغا محمد خان وقتي ازين خبر اگاه شد مردم كرمان را قتل عام و شهر را ويران كرد. زماني كه لطفعلي خان به نرماشير رسيد ابتدا حاكم انجا از او استقبال كرد ولي بعد از بيم جان خود به او خيانت كرد و با اين كه خان زند دلاوري بسياري كرد اما بالاخره او را دستگير كردند و نزد اغامحمد خان فرستادند . رفتار خان قاجار با لطفعلي خان حقيقتا ننگين است . چه با دست خود چشمان او را دراورد و وي را به تهران فرستاد پس از انجام اعمالي كه قلم از تحرير و زبان از تقرير ان شرم دارد او را به قتل رسانيد و سلسله ي زنديه پس از ريخته شدن خون يكي از بهترين و رشيد ترين جوانان ايراني منقرض شد مقبره لطفعلي خان در امامزاده زيد تهران است (1209)

منابع :

كتاب تاريخ كامل ايران

( نوشته ي دكتر عبدا... رازي)

كتاب كريم خان زند

 



           
یک شنبه 16 مهر 1387برچسب:, :: 14:15
حسین و رضا
درباره وبلاگ


به وبلاگ من خوش آمدید
آخرین مطالب
نويسندگان
پيوندها

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان دانستنی ها و آدرس baradarandalton.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.








نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 40
بازدید دیروز : 6
بازدید هفته : 53
بازدید ماه : 53
بازدید کل : 54922
تعداد مطالب : 107
تعداد نظرات : 3
تعداد آنلاین : 1



Alternative content


-->
Google

در اين وبلاگ
در كل اينترنت

Up Page
این صفحه را به اشتراک بگذارید

<



برای نمایش تصاویر گالری كلیك كنید


دریافت كد گالری عكس در وب

.

خطاطي نستعليق آنلاين http://khanwars.static.xs-software.com/signatures/global/world_28/22924.jpg